متن دلنوشته همسر شهید مدافع حرم استان هرمزگان عبدالحمید سالاری
دوشنبه, ۰۳ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۵۸
همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که بچه ها بهانه باباشون رو خیلی می گیرن. همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که بهمون طعنه می زنند که بخاطر پول رفتی. همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که هم باید مادر باشم و هم پدر. همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که دخترم بابای دوستاشو که می بینه .

وقتی برای انجام یه  گفتگو و صحبت صمیمانه  باهمسر گرانقدر شهید عبدالحمید سالاری ، اولین شهید مدافع حرم استان هرمزگان، به منزل شون رفتم ،  مریم  همسرشهید ، میون حال وهوایش و حرارت حرف ها و خاطراتی که برایم  با اشک و لبخند میگفت ، دلنوشته ای رو بهم داد ، او بهم گفت این روزها دلش  خیلی عجیب گرفته و دلتنگ همسر شهیدش ده .متن دلنوشته که خوندم بهش گفتم اجازه دارم با خودم ببرم برای انتشارش ، اون هم با لبخند قبول کرد و در اختیارم گذاشت.صمیمانه ازش تشکر کردم .

متن دلنوشته همسر اولین شهید مدافع حرم استان هرمزگان عبدالحمید سالاری

بسم الله الرحمن الرحیم

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون

بنده همسر شهید مدافع حرم عبدالحمید سالاری و برادرزاده شهید دفاع مقدس سردار علی سالاری دارای دو فرزند بنام آقا محمد امین و زهرا خانم.

از آنجا که زبونم قاصره برای گفتن خیلی حرفها، تصمیم گرفتم یک دلنوشته آماده کنم خدمتت  قرائت کنم.

این روزها خیلی دلم برایت تنگ میشه خیلی بیشتر از قبل یک لحظه هم خاطراتت از جلو چشمانم دور نمیشه هر اتفاقی که می افته هر جایی که میرم یاد وقت هایی که با هم بودیم ، یاد روزهایی که با یه دنیا محبت خونه مون رو مرتب می کردم...خلاصه هرکسی تلاش می کرد بیشتر محبتش را نشون بده انگار مسابقه بود.

همه گلهایی که برام خریدی رو خشک کردم و نگه داشتم هر کدومش یادآور خاطرات شیرینمه .صدای قشنگت هنوز تو گوشمه ،صدای عزیزم گفتنت،خنده هات...

همیشه بعد از نمازهام دعا می کردم خدا تو رو همینجوری نگه داره آنقدر که خوبی ...، آنقدر که دوست داشتی شهید بشی اولین چیزی که در نماز به ذهنم می رسید شهادتت بود بعدش هم گریه ام می گرفت ، می دونستم دوریت برام سخته . تو بالاخره به آرزوت رسیدی ،شهید شدی .

من موندم و دو تا امانتی که به دستم دادی .مسئولیت بزرگ کردن و تربیت بچه ها افتاده گردن من . بچه ها باید بدونند با محبتی که نسبت بهت داشتم و دارم یک ذره هم از اینکه شهید شدی ناراحت نیستم و افتخارمه همسری چنین آدمی .

امید جان همه سعی ام را می کنم که بچه ها را درست تربیت کنم تا بزرگ بشن . آنقدرداستان اهل بیت (ع) و کربلا و شهدا دفاع مقدس ومدافعین حرم  را براشون میگم که افتخار کنند پدرشون هم توی همین راه شهید شدن.

همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که بچه ها بهانه باباشون رو خیلی می گیرن.

همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که بهمون طعنه می زنند که بخاطر پول رفتی.

همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که هم باید مادر باشم و هم پدر.

همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که دخترم بابای دوستاشو که می بینه .

بهش گفتم امام حسین(ع) هم یک دختر ناز داشت به اسم رقیه خانم ولی رفت و جنگید،به خاطر اسلام شهید شد و دختر کوچولوش مثل تو شد. تازه مامان جون الان ما رو نمی زنند ولی رقیه (س) رو بعد از باباش خیلی کتک زدند.

خیالت راحت امید جان اگر هر سختی هم بکشم همین که آبرودارمون کردی پیش خدا ، برامون بسه. ازت می خوام تو که عزیز شدی پیش خدا ، شفاعت ما رو هم بکنی که ما هم مثل تو عاقبت بخیر بشیم .به امید روزی که توی بهشت هم خادم خونه اهل بیت (ع) باشم.

شهید عبدالحمید سالاری با  نام مستعار امید اولین شهید مدافع حرم استان هرمزگان متولد روستای سردر از توابع شهرستان حاجی آباد هرمزگان است  که در تاریخ سوم آذرماه سال 1394 در شهر حلب سوریه  درحین مبارزه با گروه های تکفیری و داعش به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.  روحش شاد و یادش گرامی باد .  با آرزوی صبر و سلامتی برای خانواده این شهید گرانقدر.

خبرنگار نوید شاهد هرمزگان مرضیه ناکوئی درگزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده