چهارشنبه, ۱۹ تير ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۸
شایسته ات نبود که تسلیم نان شوی/ غرق سکوت شهر، اسیر گمان شوی/ این کوچه ها شبیه قفس بود و خواستی
هوای جنون

نویدشاهد:
شایسته ات نبود که تسلیم نان شوی
غرق سکوت شهر، اسیر گمان شوی
این کوچه ها شبیه قفس بود و خواستی
مانند آسمان خدا، بی کران شوی
کوه از نگاه شعله ورت خوب خوانده بود
ماندی به این امید که آتشفشان شوی
شایسته ات نبود بمانی، کبوترم!
تا هم پیاله با نفس کرکسان شوی
دریا شدی، ستاره شدی، آسمان شدی
جان دادی ای پرنده که تا «جمله جان شوی»
اینجا نبود عرصه روح رهای تو
رفتی که در هوای جنون، لامکان شوی
رخصت بده دوباره که ای شعله مدام!
مضمون آتشین غزل هایمان شوی

سروده : حسن یعقوبی – سرخه، سمنان
منبع: کتاب زخم سیب (مجموعه اشعار برگزیده پانزدهمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس)، حسین اسرافیلی، نشر صریر

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده