مادر شهید خیرآبادی:
دوشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۹
مادر شهید "اصغر باقری خیر آبادی" می گوید: با شنیدن خبر شروع عملیات جدید پسرم تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی را ترک کرد و با شور و شوق وصف نشدنی به جبهه اعزام شد. برای رفتنش چنان اصرار داشت که فهمیدم کنکور نهایی او شهادت است.

اصغرم در کنکور ایثار رتبه اول را کسب کرد

به گزارش نوید شاهد اردبیل، دانشجوی شهید اصغر باقری خیرآبادی 16 مرداد سال 1346 در اردبیل به دنیا آمد. پدرش محمد باقر تزریقاتچی بود و در محله منصوریه اردبیل زندگی می کردند.

مادر شهید لطیفه رضاپور درباره فرزند شهیدش چنین نقل می کند: مهرماه سال 1352 اصغر راهی مدرسه ابتدایی شد و بنا به علاقه ای که به علم و دانش داشت مقاطع تحصیلی را یکی پس از دیگری با موفقیت سپری کرد همیشه شاگرد ممتاز بود و در دبیرستان رشته علوم تجربی را انتخاب کرد.

او ادامه می دهد: اصغر سال 1363 برای اولین بار از طریق بسیج مدرسه به جبهه اعزام شد به همین دلیل همان سال در یکی ازدرس های امتحان آخر سال تجدید شد در نامه ای که از جبهه برایم فرستاده بود نوشته بود: مادرم دعا کنید که در امتحان الهی سربلند بیرون بیایم که تنها مایه عزت و شرف و سربلندی این امتحان است.

مادر شهید می گوید: اصغر با هوش و استعداد بالایی داشت همان درس را در جبهه امتحان داد و قبول شد و برای ادامه تحصیل در مقطع سوم دبیرستان از جبهه برگشت همان سال در کنار درس و مدرسه به کار خطاطی در بنیاد شهید نیز مشغول شد و صبح ها در بنیاد کار می کرد و بعد از ظهرها به مدرسه می رفت.

خواست خدا شرکتم در کنکور جهاد است

او چنین ادامه می دهد: هر چه به او می گفتم کار و جبهه را رها کن و به درس هایت برس، می گفت: مادرم مملکت اسلامی به ما جوانان نیاز دارد، ما نباید از قبول این مسئولیت ها سرپیچی کنم هر کاری برای رضای خدا باشد، خدا خودش یاری رسانی می کند.

اصغر سال آخر دبیرستان را با جدیت تمام پشت سر گذاشت و در کنکور شرکت کرد چون آرزو داشت دکتر شود همان سال در رشته پزشکی شرکت کرد ولی  قبول نشد.  گفت: خواست خدا این است که در کنکور جهاد در راه خدا شرکت کنم 5 ماه در جبهه  به عنوان تک تیرانداز خدمت کرد. در بیشتر نامه هایش می نوشت نگران نباشید درس هایم را می خوانم.

مادر شهید می گوید: سال 1365 دوباره در کنکور سراسری شرکت کرد همان سال در رشته پزشکی از مرکز پزشکی ایران قبول شد برای ثبت نام برای دانشگاه از جبهه برگشت ولی همین که شنید عملیات جدیدی آغاز می شود با شور و شوق وصت نشدنی آماده اعزام شد هر چه التماسش کردم نرو برای این دانشگاه زحمت کشیدی، گریه کرد و گفت: مادر بگذار بروم خدایم مرا دعوت کرده است برای این پاسخ حرفی برای گفتن نداشتم.

 این مادر با دلی آکنده از درد فراق می گوید: اصغر به جبهه برگشت دو ماه بعد سوم دی ماه سال 1365 در عملیات های کربلای 4 و 5 شرکت کرد تا اینکه 19 دی ماه سال 1365 در دومین روز عملیات کربلای 5 به درجه رفیع شهادت و آرزوی دیرنیه اش رسید همیشه وقتی از او یاد می کنم با خودم می گویم: اصغرم در کنکور ایثار رتبه اول شد.

 به گفته همزرمانش اصغر پس از اصابت ترکش خمپاره به حالت سجده بر زمین می افتد و در حین راز و نیاز با معبودش جان به جان آفرین تسلیم و آسمانی می شود.

انتهای پیام./

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده