شنبه, ۰۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۸
برادر شهید "حسن ذاکری برنطین" درباره علاقه وی به شهادت اینگونه نقل می کند: «تصمیم گرفت که برسر مزار شهید برود.وقتی بر سر مزار رفت،نشست و آنجا با شهید نجوا کرد، من دورا دور که او را نگاه می کردم می شنیدم که می گفت:من هم می خواهم پیش شما بیایم.» در ادامه خاطره ای که به مناسبت شهادت این شهید گرانقدر منتشر شده است را می خوانید.

دعای شهادت

به گزارش نوید شاهد هرمزگان،شهید حسن ذاكري‌برنطين يكم فروردين 1339، در روستاي برنطين از توابع شهرستان رودان چشم به جهان گشود و  هفتم بهمن 1365، در شلمچه به شهادت رسيد. پيكرش مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و سال 1375 پس از تفحص، در بهشت‌زهراي زادگاهش به خاك سپرده شد.

دعایی که مستجاب شد

برادر شهید حسن ذاکری برنطین درباره ایشان اینطور می گوید:«حسن بچه خوبی بود وقتی که به سربازی رفت خیلی حال و هوای جبهه به سر داشت و زمانیکه از خدمت سربازی برگشت،با خودش فکر می کرد که به جبهه برود.روزی خبردار شد که یکی از اهالی روستا شهید شده است.تصمیم گرفت که برسر مزار شهید برود. وقتی بر سر مزار رفت،نشست و آنجا با شهید نجوا کرد. من دور را دور که او را نگاه می کردم می شنیدم که می گفت:«من هم می خواهم پیش شما بیایم.»روزی بدون خبر ما به بندرعباس رفت و با کاروان ها به جبهه رفت،پس از مدتی برای مرخصی برگشت.هر چه گفتیم بمان و دیگر نرو.گفت:«باید بروم تا از سرزمین اسلام دفاع کنم.»چون رفتار وی با ما و مردم خوب بود به این خاطر همیشه کردارش را ستایش می کردند.»


منبع :فرهنگ اعلام استان هرمزگان،پرونده فرهنگی شهید
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده