دلنوشته ای برای سردار شهید علی حاجبی
چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۱۶
اي حاجبي! جريان خون سرخ كدام شهيد در وجودت احساس كردي كه رگهايت تحمل آن خون نبود. تو نام پاكت بر لوح كدام پيامبر نوشته بود كه بر محراب شهادت نشستي و از ماندن توان تحمل آن را گرفتي . اي حاجبي! در نماز شب با خدا چه گفتي كه معبود اين گونه پذيرفت تو را. هم سخن با كدام امام بودي كه زمزمه هايش ديوانه كرد تو را. كدام شب امام مهدي (عج) را زيارت كردي و بر ما داستان آن ديدار را نگفتي. مبارك باد اولين سالگرد شهادتت ؛ سردار اسلام حاج علي حاجبي

 

بسم رب الشهداء و الصديقين 

 (والفجر و ليال عشر)

به ياد اولين سالگرد سردار رشيد اسلام شهيد حاج علي حاجبي

 

با بال كدامين ملك نشستيد كه بي امان و شتابان به سوي معبود شتافتيد.

اي حاجبي! جريان خون سرخ كدام شهيد در وجودت احساس كردي كه رگهايت تحمل آن خون نبود.

 تو نام پاكت بر لوح كدام پيامبر نوشته بود كه بر محراب شهادت نشستي و از ماندن توان تحمل آن را گرفتي .

 اي حاجبي! در نماز شب با خدا چه گفتي كه معبود اين گونه پذيرفت تو را. هم سخن با كدام امام بودي كه زمزمه هايش ديوانه كرد تو را. كدام شب امام مهدي (عج) را زيارت كردي و بر ما داستان آن ديدار را نگفتي.                      

 تو اي سردار شهيد خدايت را با ديده بصيرت چگونه ديدي كه عاشقش شدي.

 شما اي شهداي رودخانه چه كرديد كه خدا عاشق شما شد و به حضور پذيرفت شما را. قطرات اشكهايتان را پاي كدام بذر ريختيد كه لاله شهادت را با اين سرعت بارور كرديد.

اي حاجبي! آب ديده و خون دل را در كدام بازار فروختي كه نقد شهادت را خريدي. در كدام باغ به گشت پرداختي كه بذر وجودت اين گونه شكوفا شد .

 در زيارت عاشورا با حسين (ع) چه گفتي كه كربلايي و حسيني شدي تو.

 نمي دانم تو اسماعيلت را در محضر كبريايي اش قرباني كردي يا خودت اسماعيل بودي كه جان بر كف در كوي دوست شتافتي تا فداي نام او شدي.

 بلند باد نامتان ، بزرگ باد حماسه هايتان ، جاودانه باد خاطره هاي شما.

 مگر نه اينكه در پايان هر دعا به وصل ديدار او رسيديد. و سرتان به دامن گرفت به شما چه گفت.كه خوشوقتان را به رفتن و پيوستن به او  مي دانم چه خوانديد ، مي دانم كه كجا رفتيد ، مي دانم دركجاييد اي شهدا. شما رفتيد و ما لياقت رفتن نداشتيم. با آخرين دعاي كميل با هم بوديم و زمزمه كرديم.كف خيس سنگرها مديون گريه هاي شماست.

 اگر چه تركش كينه توزان و گلوله آتشين بعثي ها به قلبت نشست و سينه ات را شكافت و دريا از نجواي شبانه ات مظلوم بود كه ساغري از التهاب مناجاتت روشن بود كه مهاجريد. از شوق شب حمله پديدار بود كه شهيديد.      

 آن شب جمعه ، دعا تمام شده بود ولي علي جان! باز در گريه بودي ، خيلي ها رفتند و همچنان گريه كردي در آن سنگر تاريك مهدي فاطمه (س) شهادت نامه ات را امضا كرد.

 اي شهادت طلب ، ما نيز شوق شهادت داشتيم  و ما را سعادت نبود كه بر آن محضر كبريا يي اش راه ندادند. شايد خلوص نداشتيم.

 سالگرد  تو اي قهرمان ، اي فرمانده ، اي سردار ، سالگرد حسين (ع) است ، عزاي علي اكبر (ع) است. ياد شهدا كلاس آموزش است همانگونه كه حسين (ع) درس چگونه زيستن و چگونه مردن را به ما ياد داد.                                                    

 نام شهيد جاويد است، حماسه شهيد ماندگار است. ما نام مقدس و ياد مطهر شهدا را بر برگ برگ درختان خواهيم نوشت. خاطره  عزيزانمان را لحظه به لحظه زنده نگه خواهيم داشت. شايد خداي منان ما را بزودي به شما بپيوندد.

 ما حماسه ي بزرگتان را در دفتر روزگار ثبت خواهيم كرد.

 شهيدان!  ما شعر بلند شهادتتان را خواهيم سرود با قطعه قطعه پيكرمان و قطره قطره خونمان،

هر خانه اي مزار شماست و هر دلي گور سرخ شما  شهيدان است و شما نمرده ايد،  زنده و جاويد هستيد.

مبارك باد اولين سالگرد شهادتت ؛ سردار اسلام حاج علي حاجبي.

 

جمعي از پاسداران اهل رودخانه (همرزمان شهيد)

منبع : نرم افزار چند رسانه ای سردار شهید علی حاجبی – نشر الکترونیکی شاهد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده