گوشه ای از فداکاری های "طلبه شهید علی سقائی"
دوشنبه, ۰۱ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۵۸
دراوایل انقلاب در یکی از شبها طبق معمول برای پخش اعلامیه از خانه بیرون رفت و مدت دو روز پیدا نشد و ما هیچ اطلاعی نداشتیم که به خرمشهر رفته اند...
1341، در شهرستان آبادان ديده به جهان گشود. پدرش مرتضي، كارگر شركت نفت بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. سپس به تحصيل دروس حوزوي در حوزه علميه قم پرداخت. طلبه بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. نهم دي 1359، در آبادان بر اثر اصابت تركش خمپاره به صورت، سينه و دست، شهيد شد. پيكرش را در گلزار شهداي شهرستان قم به خاك سپردند.
در روزهای اوایل انقلاب در یکی از شبها طبق معمول برای پخش اعلامیه از خانه بیرون رفت و مدت دو روز پیدا نشد و ما هیچ اطلاعی نداشتیم که به خرمشهر رفتند. خانواده برای یافتن آن تمام آبادان و خرمشهر را جستجو کردند اما خبری از آن نیافتند . تا اینکه شب دوم توسط یکی از دوستان به ما خبر رسید که علی در زندان خرمشهر است ، فردای آن روز علی با دلی سرشار از شوق به خانه آمد. به او گفتیم : از زندان چه خبر؟ خوب شکنجه شدی؟ در جواب گفت: مهم نیست، این که چیزی نیست وقتی اسلام در خطر است باید جان را فدا کرد. حتی از آن نوقع در کارش مصمم تر شده بود، تا جایی که به کودکان و بچه ها هم اعلامیه و عکس حضرت امام می داد تا در خانه ها بیندازند یا بر روی دیوارها نصب کنند...
شهید علی سقائی، سال 1341، در شهرستان آبادان ديده به جهان گشود. پدرش مرتضي، كارگر شركت نفت بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. سپس به تحصيل دروس حوزوي در حوزه علميه قم پرداخت. طلبه بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. نهم دي 1359، در آبادان بر اثر اصابت تركش خمپاره به صورت، سينه و دست، شهيد شد. پيكرش را در گلزار شهداي شهرستان قم به خاك سپردند.
نظر شما
