پانزدهم شهریور سالروز تولد شهید گرانقدر هوشنگ عزت زاده

بسم رب الشهدا والصدیقین
پانزده شهریور ماه سالروز تولد شهید هوشنگ عزت‌زاده می باشد، پانزدهم شهريور 1348، در شهرستان بندرلنگه چشم به جهان گشود. پدرش اسماعيل، در شركت نفت كارگري مي‌كرد و مادرش مريم نام داشت. دانش‌آموز سوم متوسطه بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. پنجم خرداد 1365، در فاو عراق بر اثر اصابت تركش خمپاره به سينه، شهيد شد. پيكر او را در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپردند. برادرش اميد نيز به شهادت رسيده است.روحش شاد و یادش گرامی باد!
یوسف عزت زاده پسرعمو و همرزم شهید ، خاطره ای از ایشان بیان نموده و گفته اند: از بندرعباس ما را به اهواز اعزام کردند . مرحله اول آموزشی ما در جنگل ، اطراف اهواز، بود و سپس جهت آموزش تکمیلی ما را به سد دز بردند . شهید  هوشنگ عزت زاده یکی از نیروهای بسیار فعال و سخت کوش در دوران آموزش بود. زمان اعزام به خط مقدم فرا رسید و پس از جمع آوری چادرها ما را به سوی آبادان حرکت دادند . پس از آبادان قرار شد ما را به فاو ببرند . به فاو که رسیدیم طبق گروه بندی قبل وارد سنگرها شدیم و کارمان حراست از مرزها بود پس از چند روز قرار شد یک گروه انتخاب کنند جهت حمله های کمین دشمن که من و شهید هوشنگ نیز جزء همین گروه بودیم . شهید هوشنگ در خط مقدم خیلی خدایی شده بود . یک شب که با هم در سنگر بودیم به من گفتند که شما استراحت کنید و من فهمیدم که می خواهد با خدای خود  خلوت کند و همانگونه که مشغول پاسداری می باشد از راز و نیاز نیز غافل نمی شد . شب ششم یا هفتم خرداد ماه بود که ما را جهت عملیات (تک فاو البهار) به سوی دشمن هجوم بردیم و پس از انهدام سنگر های کمین عراقی ها و به اسارت درآوردن آنها ، نیروهای عراقی که در پشت خط بودند و متوجه انهدام سنگرهای کمین خودشان شدند شروع به بارش شدید آتش به روی ما نمودند . همانجا من به علت اصابت ترکش خمپاره 60 مجروح شدم . شهید هوشنگ با توجه به حس همدردی همراه برادر نخجیرگان وقتی مرا در آن حالت دیدند به یاری من شتافتند  و مرا در پتوی پیچیده به پشت خاکریز خودی منتقل نمودند و خود برای پاسداری و حفاظت مراجعه نمودند . و خودش نیز بعد از گذشت یکی دو ساعت در اثر ترکش خمپاره 60بدرجه رفیع شهادت نائل آمد .روحش شاد...
منبع : فرهنگ اعلام شهدای استان هرمزگان ، پرونده فرهنگی شهید ، سیستم سجایا