متن وصیت نامه و زندگی نامه شهید محمد اقتداری+عکس
يکشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۲۳:۳۹
به مناسبت سوم آذرماه سالروز تولد شهید سرافراز محمد اقتداری زندگی نامه و متن وصیت نامه گهربار این شهید پاسدار استان هرمزگان منتشر می گردد. شادی روحش صلوات!
نوید شاهد هرمزگان :
زندگینامه شهید محمد اقتداری
محمد اقتداری اقتداري، سوم آذر 1331، در روستاي دازبر از توابع شهرستان رودان چشم به جهان گشود. پدرش غلام، كشاورزي ميكرد و مادرش آمنه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت.در مکتب خانه به یادگیری قرآن و کتب دینی مشغول گردید . در کار کشاورزی هم به پدر کمک میکرد. جوانی متواضع و خوشرو بود . سال 1351 به خدمت مقدس سربازی رفت و بعد در سال 1353 ازدواج كرد و صاحب دو پسر و سه دختر شد. او یک بار هم در سال 61 به عنوان بسیجی در جبهه شرکت نمود تا به دفاع از خاک کشورمان بپردازد . بعد از بازگشت از جبهه به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. ششم مرداد 1367، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به دست، پا و پهلو، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي شهرستان زادگاهش واقع است. روحش شاد و یادش گرامی باد !
وصيتنامه :
بسمه تعالى
« الحمدلله اول الانشاءوالاخربعدفناءالاشياءوصلى الله على خيرخلفه محمدواوصياءهم.»
اما بعد چون هيچ انسانى را ازمرگ چاره نبوده ديريا زود اين شربـت را بايد نوشيـد و به لقـاءالله نائل شدآن وقت دستش ازدنيا كوتـاه ميگردد و اگر وصيت كوتاهى كرده باشد و يا گرفتـارى داشته باشد لذا اين حقيـراولا خداى توانا و جميع انبيا ومرسلين وملائكه مقربين و مومنين را به شهـادت مى طلبـم كه ايمان به خـداى تـوانا داشته واحدى وموجودى را شريك او نديده حال ومقام گويا است لا اله الا الله الحق المبين و همچنين معترف به رسالت و خاتميت وجود مقدس رسول گرامى حضرت محمد ابن عبدالله صلى الله عليه وآله بودهوجميع آنچه را كه آن بزرگوار ازجانب پروردگار احديت آورده تصديق و اعتراف داشته، وجود مقدس مولا الموحدين حضـرت اميرالمومنين على ابن ابيطالب عليه السلامرا وصی {..} ويازده فرزندش را قبولداشته اميداورمكه بزودىچشممان به جمالش روشن شود. مرگ وسوالقبرو عالم برزخ و رجعت وبعث وروزقيامت و ميزان و صراط وبهشتوجهنم وكتاب را حق ديده و اميد به رحمت واسعه الهى دارم كه روزحشرنامه اعمالم را بدست راستم بدهند اما وصيتم به جميع وارث: شما را سفارش ميكنم كه خدا را فراموش نكنيد و هميشه او را ناظر به حالخود ديده و مثل من غافل نباشيد.
وصيت ديگرم به والدين است اولا بتو اى پدربزرگوار، منفرزند لايقى براى شما نبوده و شما حـق بزرگىدرگردن من داريد و بنده ازاداى آن عاجزهستم و ازشما پدربزگوارطلب عفو و بخششدارم و تو اىمادرم بخاطرمنچه رنجها كشيده و چه شبهائيكه به پاى من خواب ازچشم را خود گرفته وتا صبح بيدارىكشيده وپستـان دردهانم گذاشته وازشير و جان خويش مرا تغذيه نموديد به اميـد اينكه مرا بزرگ نموده و با ديدن قد و بالايم نظرنموده و يا شايد به اميد اينكه در پيرى دستت بگيرمآه چكنم كه تقديرات الهىما را ازهم جدا كرد. دوماينكه دست ازيارى امام اين بـت شكنقرن و اين ابراهيم زمانو درهم كوبنده ستمگران وحامىمستضعـفان برنداريد. وصيت ديگرم به خواهران عزيزم مى باشد حجابتان را حفظ كنيد كه با رعايتكردنحجاب اسلامى تيرى است برقلب دشمنان اسلام. درمرگ منگريه نكنيدوغمگين نباشيدتا اينكه دشمنان شاد نشوندصبررا پيشه خود سازيد همچو زينب وكلثوم راهم را ادامه دهيد. وصيـت ديگرم به شما برادران عزيزم، اگرچنانچه خـداوند توفيـق شهـادت كه بزرگترين نعمت الهى است نصيبم كردوبه فيض شهادتنائل شدم سلاحم مگذاريدروىزمين بماند وسنگرم خالى باشد اينجمله را جامه عمل بپوشانيد. و فرزندانم را تربيت اسلامى كنيد نگذاريد كه دشمنان اسلام ازاين طريـق شاد شوند اگر علم ازدست علمدارى بيفتد بايد علمدارديگرى اورا اززمين بردارد.
والسلام عليكم ورحمت الله وبركاته درپايان دعاى هميشگى به جان امام امت
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى رانگهدار حقيرشمااقتدارى
منبع : پرونده فرهنگی شهید، سیستم سجایا ، فرهنگ اعلام شهدای استان هرمزگان زندگینامه شهید محمد اقتداری
محمد اقتداری اقتداري، سوم آذر 1331، در روستاي دازبر از توابع شهرستان رودان چشم به جهان گشود. پدرش غلام، كشاورزي ميكرد و مادرش آمنه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت.در مکتب خانه به یادگیری قرآن و کتب دینی مشغول گردید . در کار کشاورزی هم به پدر کمک میکرد. جوانی متواضع و خوشرو بود . سال 1351 به خدمت مقدس سربازی رفت و بعد در سال 1353 ازدواج كرد و صاحب دو پسر و سه دختر شد. او یک بار هم در سال 61 به عنوان بسیجی در جبهه شرکت نمود تا به دفاع از خاک کشورمان بپردازد . بعد از بازگشت از جبهه به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. ششم مرداد 1367، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به دست، پا و پهلو، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي شهرستان زادگاهش واقع است. روحش شاد و یادش گرامی باد !
وصيتنامه :
بسمه تعالى
« الحمدلله اول الانشاءوالاخربعدفناءالاشياءوصلى الله على خيرخلفه محمدواوصياءهم.»
اما بعد چون هيچ انسانى را ازمرگ چاره نبوده ديريا زود اين شربـت را بايد نوشيـد و به لقـاءالله نائل شدآن وقت دستش ازدنيا كوتـاه ميگردد و اگر وصيت كوتاهى كرده باشد و يا گرفتـارى داشته باشد لذا اين حقيـراولا خداى توانا و جميع انبيا ومرسلين وملائكه مقربين و مومنين را به شهـادت مى طلبـم كه ايمان به خـداى تـوانا داشته واحدى وموجودى را شريك او نديده حال ومقام گويا است لا اله الا الله الحق المبين و همچنين معترف به رسالت و خاتميت وجود مقدس رسول گرامى حضرت محمد ابن عبدالله صلى الله عليه وآله بودهوجميع آنچه را كه آن بزرگوار ازجانب پروردگار احديت آورده تصديق و اعتراف داشته، وجود مقدس مولا الموحدين حضـرت اميرالمومنين على ابن ابيطالب عليه السلامرا وصی {..} ويازده فرزندش را قبولداشته اميداورمكه بزودىچشممان به جمالش روشن شود. مرگ وسوالقبرو عالم برزخ و رجعت وبعث وروزقيامت و ميزان و صراط وبهشتوجهنم وكتاب را حق ديده و اميد به رحمت واسعه الهى دارم كه روزحشرنامه اعمالم را بدست راستم بدهند اما وصيتم به جميع وارث: شما را سفارش ميكنم كه خدا را فراموش نكنيد و هميشه او را ناظر به حالخود ديده و مثل من غافل نباشيد.
وصيت ديگرم به والدين است اولا بتو اى پدربزرگوار، منفرزند لايقى براى شما نبوده و شما حـق بزرگىدرگردن من داريد و بنده ازاداى آن عاجزهستم و ازشما پدربزگوارطلب عفو و بخششدارم و تو اىمادرم بخاطرمنچه رنجها كشيده و چه شبهائيكه به پاى من خواب ازچشم را خود گرفته وتا صبح بيدارىكشيده وپستـان دردهانم گذاشته وازشير و جان خويش مرا تغذيه نموديد به اميـد اينكه مرا بزرگ نموده و با ديدن قد و بالايم نظرنموده و يا شايد به اميد اينكه در پيرى دستت بگيرمآه چكنم كه تقديرات الهىما را ازهم جدا كرد. دوماينكه دست ازيارى امام اين بـت شكنقرن و اين ابراهيم زمانو درهم كوبنده ستمگران وحامىمستضعـفان برنداريد. وصيت ديگرم به خواهران عزيزم مى باشد حجابتان را حفظ كنيد كه با رعايتكردنحجاب اسلامى تيرى است برقلب دشمنان اسلام. درمرگ منگريه نكنيدوغمگين نباشيدتا اينكه دشمنان شاد نشوندصبررا پيشه خود سازيد همچو زينب وكلثوم راهم را ادامه دهيد. وصيـت ديگرم به شما برادران عزيزم، اگرچنانچه خـداوند توفيـق شهـادت كه بزرگترين نعمت الهى است نصيبم كردوبه فيض شهادتنائل شدم سلاحم مگذاريدروىزمين بماند وسنگرم خالى باشد اينجمله را جامه عمل بپوشانيد. و فرزندانم را تربيت اسلامى كنيد نگذاريد كه دشمنان اسلام ازاين طريـق شاد شوند اگر علم ازدست علمدارى بيفتد بايد علمدارديگرى اورا اززمين بردارد.
والسلام عليكم ورحمت الله وبركاته درپايان دعاى هميشگى به جان امام امت
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى رانگهدار حقيرشمااقتدارى
نظر شما