یاوران انقلاب اسلامی استان هرمزگان (شهید ناصر گرجی زاده )
شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۰۰:۲۳
شهید دانش آموز ناصر گرجی زاده از شهدای انقلاب اسلامی در استان هرمزگان می باشد که به مناسبت ایام الله دهه فجر نگاهی به زندگی نامه و فعالیت های انقلابی و مبارزه او با رژیم پهلوی می اندازیم و گرامی میداریم یاد و نام بلندش با ذکر صلوات !
نوید شاهد استان هرمزگان:
دوران زندگی شهید ناصر گرجی زاده از مبارزه تا شهادت
منبع : پرونده فرهنگی شهید ، فرهنگ اعلام شهدای هرمزگان
دوران زندگی شهید ناصر گرجی زاده از مبارزه تا شهادت
شهید ناصر گرجی زاده بیست و پنجم آبان 1340 در بندرعباس متولد و دوران کوتاه ولی پرثمر خود را در کنار برادرش حجت الاسلام متین گذراندند او در یک محیط مذهبی بزرگ شدند ، خوش برخوردی و خوش طبعی ایشان باعث شده بود که بسیاری از دوستان را به طرف خود جذب کنند .
دقت نظر و کنجکاوی زیاد دلیلی بود که از هیچ مسئله ای بدون بررسی کامل نگذرند امام را بسیار دوست می داشتند و قصدشان بر این بود که به حوزه علمیه بروند. به علت علاقه زیاد به درس عربی در سال شهید حقانی در مسجد کوفه با عده ای از دوستان مذهبی خود شرکت داشتند و کلا این گونه برنامه ها و کلاس های دیگر از جمله اصول عقاید و مسائل سیاسی که از طرف شهید حقانی در شرایط خفقان برگزار میشد ؛افکار سیاسی ایشان را شکل می بخشید و به همین جهت در دوران تحصیل در مقطع راهنمایی به غیر از فعالیت های چشمگیر در بین همکلاسی ها و همراهان خود در اداره کتابخانه ، مدرسه و ترویج برنامه های اسلامی در بین همشاگردی ها و معلمان بسیار موثر بودند ، از سال 1355 به بعد با شروع شدن دوران دیگری از تحصیل در دبیرستان با نیروی فکری قویتر و فعالیت بیشتر در شرایطی که اکثر جوانان به این گونه مسائل توجهی نمی کردند با همکاری در مسجد فاطمیه و سروسامان دادن به تشکیل جلسات و سخنرانی هایی که از روحانیون مبارز دعوت بعمل می آمد به فعالیت های خود ادامه دادند. در اولین کتابفروشی اسلامی به نام "ساحل کتاب "در بندرعباس که بوسیله برادرش حجت الاسلام متین جهت ارشاد و آگاهی دایر گردید همکاری و فعالیت می نمود . بدین طریق بسیاری از جوانان مومن و متعهد را که برای کتاب خواندن و بحث درباره مسائل سیاسی مذهبی به این محل می آمدند آنجا را تقریبا بصورت کتابخانه درآورده بودند . او در مجالسی از قبیل شب هفتم آقا مصطفی خمینی که در شرایط حساس آنزمان برگزار میشد و عده ای خاص شرکت می کردند فعالیت موثر داشتند، سوم اردیبهشت 1357ایشان با موتورسیکلتی که از دوستانش قرض گرفته در حالی که تعدادی نوار مراسم کشتار مردم یزد و مقداری اعلامیه در زیر لباس هایشان پنهان بود از طرف مسجد به طرف محلی که در نظر داشتند حرکت می کردند که ماموران ساواک به تعقیب اش می پرداختند و بخاطر اضطرار و فرار از دست مزدوران ستم شاهی از شهر خارج می شوند تا اینکه روبروی اداره کل راه و ترابری بر اثر سانحه رانندگي توسط ساواك به شهادت رسید و به خیل شهدای اسلام پیوستند. در تشییع پیکرش تعداد قابل توجهی از مردم انقلابی و مسلمان شرکت کرده بودند در حالی که هنوز ترس از ساواک و عوامل رژیم شاه وجود داشت. سرانجام پیکر مطهر شهید در گلزار شهداي بندرعباس به خاك سپرده شد. روحش شاد و یادش پر رهرو باد!
دقت نظر و کنجکاوی زیاد دلیلی بود که از هیچ مسئله ای بدون بررسی کامل نگذرند امام را بسیار دوست می داشتند و قصدشان بر این بود که به حوزه علمیه بروند. به علت علاقه زیاد به درس عربی در سال شهید حقانی در مسجد کوفه با عده ای از دوستان مذهبی خود شرکت داشتند و کلا این گونه برنامه ها و کلاس های دیگر از جمله اصول عقاید و مسائل سیاسی که از طرف شهید حقانی در شرایط خفقان برگزار میشد ؛افکار سیاسی ایشان را شکل می بخشید و به همین جهت در دوران تحصیل در مقطع راهنمایی به غیر از فعالیت های چشمگیر در بین همکلاسی ها و همراهان خود در اداره کتابخانه ، مدرسه و ترویج برنامه های اسلامی در بین همشاگردی ها و معلمان بسیار موثر بودند ، از سال 1355 به بعد با شروع شدن دوران دیگری از تحصیل در دبیرستان با نیروی فکری قویتر و فعالیت بیشتر در شرایطی که اکثر جوانان به این گونه مسائل توجهی نمی کردند با همکاری در مسجد فاطمیه و سروسامان دادن به تشکیل جلسات و سخنرانی هایی که از روحانیون مبارز دعوت بعمل می آمد به فعالیت های خود ادامه دادند. در اولین کتابفروشی اسلامی به نام "ساحل کتاب "در بندرعباس که بوسیله برادرش حجت الاسلام متین جهت ارشاد و آگاهی دایر گردید همکاری و فعالیت می نمود . بدین طریق بسیاری از جوانان مومن و متعهد را که برای کتاب خواندن و بحث درباره مسائل سیاسی مذهبی به این محل می آمدند آنجا را تقریبا بصورت کتابخانه درآورده بودند . او در مجالسی از قبیل شب هفتم آقا مصطفی خمینی که در شرایط حساس آنزمان برگزار میشد و عده ای خاص شرکت می کردند فعالیت موثر داشتند، سوم اردیبهشت 1357ایشان با موتورسیکلتی که از دوستانش قرض گرفته در حالی که تعدادی نوار مراسم کشتار مردم یزد و مقداری اعلامیه در زیر لباس هایشان پنهان بود از طرف مسجد به طرف محلی که در نظر داشتند حرکت می کردند که ماموران ساواک به تعقیب اش می پرداختند و بخاطر اضطرار و فرار از دست مزدوران ستم شاهی از شهر خارج می شوند تا اینکه روبروی اداره کل راه و ترابری بر اثر سانحه رانندگي توسط ساواك به شهادت رسید و به خیل شهدای اسلام پیوستند. در تشییع پیکرش تعداد قابل توجهی از مردم انقلابی و مسلمان شرکت کرده بودند در حالی که هنوز ترس از ساواک و عوامل رژیم شاه وجود داشت. سرانجام پیکر مطهر شهید در گلزار شهداي بندرعباس به خاك سپرده شد. روحش شاد و یادش پر رهرو باد!
منبع : پرونده فرهنگی شهید ، فرهنگ اعلام شهدای هرمزگان
نظر شما
