کد خبر : ۴۳۷۷۶۶
۱۶:۳۱

۱۳۹۷/۰۶/۱۹
وصیت نامه شهید

اگر جسدم به دست شما رسيد چشمانم را باز كنيد ...

شهید خسرو مقرب از شهدا روستا قراجه توابع شهرستان بجنورد است که در سوم خرداد ماه 1347 به دنیا آمده و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت


نوید شاهد خراسان شمالی ؛ خلاصه ای از زندگی نامه شهید خسرو مقرب

شهید خسرو مقرب سوم خرداد 1347، در روستای  قراجه از توابع شهرستان بجنورد به دنیا آمد ، پدرش گل حسین نام داشت و بنایی می کرد .شهید دانش آموز سوم راهنمایی بود و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و در نهایت نوزدهم شهریور 1364، در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به صورت به مقام شهادت نایل گردید.پیکر وی را در گلزار شهدا ی انصار الحسین زادگاهش به خاک سپردند.

وصیت نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحيماگر جسدم به دست شما رسيد چشمانم را باز كنيد تا كوردلان بفهمند كه اين را ه را مانند آنها كوركورانه نرفتم

ولا تحسبن الذين قتلو افى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون .

سلام و درود بر پيشتازان انقلاب اسلامى كه در رأس آنها قائد اعظم آزادكننده انسان ها و اميد مستضعفين و محرومان ، امام امت خمينى بت شكن ، ابوذر زمان ، پرچم دار حماسه آفرين حسينى كه براى پيشبرد هدف هاى اسلام عزيز كه بر هر طاغوت و طاغوتيان عصر خود پيروز گشته  است .  سلام و درود بر پدرو مادر و برادرانم و خواهرانم . درود بر تو اى پدر مهربانم كه چنان ابراهيم ، فرزند خويش را به فرمان خداى  بزرگ به قربانگاه فرستادى . بدان و آگاه باش  كه اسماعيلت هرگز از فرمان خداى بارى تعالى سرباز نمى زند و مرگ در راه خدا را به جز سعادت نمى داند و   زندگى را به جز در راه عقيده نمى داند و شهادت را جزو نعمت هاى  خداوندى مى داند و من امروز عازم جبهه هاى جنگ هستم همراه با برادران سپاهى و هيچگونه ترس و وحشتى در وجودم احساس نمى كنم بلكه خوشحال هستم كه به اين راه مى روم و جان بى ارزش خودم را در راه اسلام و در راه وطنم مى دهم و از شما برادران و خواهران و پدران و مادران مبارز مى خواهم كه قدر نايب  مهدى را بدانيد و از روحانيت تبعيت كنيد و اى كاش جان ها داشتم دوباره با دشمن به جنگ برمى‌خيزيدم و مادر و پدرم برايم گريه  نكنيد كه تا از خدا بى خبران فكر كنند كه  شهادت گريه و زارى كردن دارد و شاد شوند و اگر جسدم به دست شما رسيد چشمانم را باز كنيد تا كوردلان بفهمند كه اين را ه را مانند آنها كوركورانه نرفتم و دست هايم  را بيرون بگذاريد تا  راحت طلبان و دنيا پرستان ببينند كه چيزى با خودم به آن دنيا نمى برم و  مشتانم را گره كنيد تا ظالمان وكافران ومنافقان بدانند كه جسم بى جان من نيز نخواهد گذاشت حتى لحظه اى آرامش به خود ببينند و آخرين پيام به پدر  مادرم اين است كه اگر من شهيد شدم از شما مى خواهم براى  من زياد گريه نكنيدوشاد باشيد كه شمانيز فرزندى را در راه  اسلام و  قرآن و  وطن قربانى داديد همانند ديگر سربازان اسلام و خداى مرا لحظه اى به خودم وا مگذار كه هيچم و مرا در پيش برادر شهيد سعيد بهنيا به خاك بگذاريد و بين من و او شمعى روشن نمايد تا دلتان و دل خانواده برادر شهيدم  شاد گردد.

والسلام

منبع : فرهنگ اعلام شهدا ، پرونده فرهنگی شهید 

گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه