نوحه ای که از حنجره بهشتی عیسی بیرون آمد
به گزارش نوید شاهد هرمزگان،شهید عیسی بلوچ كارگر يكم آبان 1344 در روستاي كميز از توابع
شهرستان رودان چشم به جهان گشود. پدرش عباس، كشاورز بود و مادرش بلقيس نام داشت. دانشآموز
اول متوسطه در رشته انساني بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و ششم اسفند
1363 در جزيره مجنون عراق بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر او را در زادگاهش
به خاك سپردند.
میگفت و
لیلا با دیده تر
کن ترک
میدان شبه پیامبر
بنما ز
وفا یک نظری از جانب مادر
واویلا
از این غم
یکدم
روان شو قدت ببینم
تو
نوجوانی مادر داغت نبینم
بنما ز
وفا...
مادر
روانم قدم نظر کن
بنما ز وفا...
چون
بربگردم ای جان مادر
مادر
حسین غریب و این قوم کافر
باید بنهم
این سرخود را زیر خنجر
واوبلا
از این غم
نوحه دوم
نوای
نینوا دارد بسیجی
صدای
آشنا دارد بسیجی
درون
جبهه می بینی که در سر
هوای
کربلا دارد بسیجی
حسین ای
درس آموز شهادت
بسیجی از
تو آموزد شهادت
به روی
سینه و پشت بسیجی
خوشا
آنهائی که آن دلدار دیدند
حضور
حضرت مهدی رسیدند
کنار
جبهه یا در سنگر نشستن
سلامی
گفتن و پاسخ شنیدن
ز مهدی
چونکه یاد آرد بسیجی
بجای اشک
خون دارد بسیجی
از آن
مرکز نشستن جبهه جنگ
حکایتها
به دل دارد بسیجی
درون
جبهه می بینی که در سر
هوای
کربلا دارد بسیجی
شب
حمله شب از جان گذشتن
شب حمله
شب میثاق بستن
خدا را
دیدن خود را ندیدن
بت ..
صدا می شکستن
هوای
نینوا دارد بسیجی
صدای
آشنا دارد بسیجی
شب حمله
شب دیدار مهدی (ع)
به سنگر
مهر سر کشیدن کار مهدی(ع)
چراغ
محفل سنگر نشینان
فروغ
روشن و رخسار مهدی ست
دل عاشق
در آن شب کار دارد
(ای یا بن
الحسن)
دل عاشق
در آن شب کار دارد
میان
سنگر و دشت و بیابان
بسیجی
وعده دیدار دارد
بسیجی
وعده دیدار دارد
شب حمله
شب میثاق دارد
درون
جبهه می بینی که در سر
هوای
کربلا دارد بسیجی