شعر/ امداد زهرا(س)
به گزارش نوید شاهد هرمزگان؛ «عبدالله جدکاره» شاعر و جانباز هرمزگانی دوران دفاع مقدس به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) و به مناسبت امداد حضرت زهرا(س) در عملیات والفجر هشت(عملیات فاو)(گذر از اروند)، شعری سروده است که آن را در ادامه میخوانید:
من از اروند گویم یگانه رود بیهمتا
به نام نامیِ مادر رقم خورد رمز یا زهرا
نشسته منتظر در نهر مچری و بلامه و معاتیج
کف دست محور گاز است، ابابیلاند قایقها
نهیبِ موج و طوفانها
مه آلود است و طوفانی، طلسم شب شکستیم ما
چه غوغایی در آن شبها، شیاطین خواب و ما بیدار
کند امداد ما زهرا
دلاور مرد بیسنگر چه شادان بود شهید مسعود
همان شب آسمانی شد و پر زد از میان ما
نسیم خِش خِش باد است، نم نم باران زِ هر سویی
جنودالله امداد است، نشان از لطف زهرا
نبودید آن شب تاریک ببینید معنویت را، شیاطین خواب و ما بیدار
که گویی فاطمه آنجاست و گمگشته شده پیدا
بسیجیها به دنبالاند ببینند روی مادر را
پیاپی بود گلوله، غرش تیربار و چهارلولها
وَلاکِن لطف زهرا بود دیدنی آنجا
من از اروند و فاو و هور، دشت خونین شلمچه رازها دارم هنوز
صدای غرش تانک و مسلسل مانده در ذهن بسیجیها هنوز
کربلای ما شلمچه بوی خون آید هنوز
غروبی بود و غمگین دیده را از درد و غم بستیم آنجا
من و شب بود صحرا و بیابان تا سحرگاهان نشستیم بیمهابا
بسی از عمرمان بگذشت در دشت و صحرا
نشستیم سینه خاکریز مسلح توی سنگرها
بسیجی بود و تاریکی، فراز شب نگاهش بر منورها
صدای غرش تانک و مسلسل میشنیدیم ما زِ بعثیها
صدای بلدوزر بود و بسیجی مرد بیسنگر چه بی پروا
بسیجی ترمزش بگرید و بیاعتنا از آتش دشمن
نبودش سنگری یا سرپناهی شکارش بود خاکریزها
سلام اِی رهبرم همرزم دیرینِ بسیجیها
به یُمنَت ما جلوداریم و ایران است سرای امن ملتها
چه بیهمتایی اِی سرو بلند پیروز میدانها
نمایان پرچم سرخ شهیدان بر بلندیها
تو را دیگر چه خوانم رهبرم سرباز خوشنام
تمام مکر دشمن را کنی خنثی به هرجا
(عبدالله جدکاره)
امداد زهرا(س)
انتهای پیام/