شعر / زینب پاسدار حریم کربلا
به گزارش نوید شاهد هرمزگان؛ بی گمان اگر هزار و چهارصد سال قبل که آن واقعه عظیم در کربلا و صحرای تفتیدهاش با آن همه قساوت و بیرحمی توسط سربازان یزید و لشکر کفر در حق نوه پیامبر اعظم(ص) اتفاق افتاد، اگر فریاد رسای زینب کبری(س) به عنوان راوی این قصه دردناک در شام نبود، کربلا در کربلا میماند.
«عبدالله جدکاره» شاعر و جانباز هرمزگانی دوران دفاع مقدس به مناسبت فرا رسیدن اربعین حسینی، شعری سروده است که آن را در ادامه میخوانید:
آه از دلم آه از دلم خم گشته عباس و عِلَم
بالین راٌس بی سرت با جمع طِفلان منزلم
این خیمه گه آن قتل گه، محزون و سرگشته منم
بی مَحرَم و بی یاورم من زینبین مَضطَرَم
شمرم زند هر دم چنین اطفال غمگین و حزین
از هر طرف آیند بَرَم
این اکبر است و مَه جَبین در خاک و خون روی زمین
عمه نِگر احوال ما
سرها به روی نیزهها
طفلان همه ماتم سرا
خون میچکد از هنجرش در پیش چشمان ترم
عباسم ای مَه پیکرم قدم خمیده خاک غم
هر دم بریزم بر سرم
سقای لب تشنه ببین
این کوفیان با هِلهِله
ما را اسیری میبرند
من زینبم من زینبم بی مَعجَر و بی یاورم
طفلان زارم در برم
شمر لَعین یک دم امان
زینب اسیر نا کسان
بر سر زند وا غُربَتا
آه از دلم آه از دلم
خم گشته عباس و عِلَم
راٌس شهیدان در بَرَم
من زینب بییاورم
(عبدالله جدکاره)
زینب پاسدار حریم کربلا
انتهای پیام/