نویسنده نشر شاهد در حاشیه نقد و بررسی کتاب «مادر آفتاب»:

نوشتن درباره شهدا نور است/ مادران شهدا با یاد فرزندانشان زندگی می‌کنند

شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۵
ثریا خرم‌جاه، در گفت‌وگو با خبرنگار نوید شاهد از تجربیات خود در زمینه نوشتن درباره شهدای دفاع مقدس و زندگی‌نامه‌نگاری شهدا می‌گوید. او که در کتاب‌های مختلف خود به روایت رشادت‌ها و فداکاری‌های شهدای استان البرز پرداخته، در مورد کتاب «مادر آفتاب» نیز از علاقه و ارتباط عمیق خود با عموی شهیدش سخن می‌گوید و چالش‌های نوشتن در این حوزه را با ما در میان می‌گذارد.

نوشتن درباره شهدا نور است/ مادران شهدا با یاد فرزندانشان زندگی می‌کنند

 به گزارش خبرنگار نوید شاهد؛ ثریا خرم جاه، نویسنده‌ای که سال‌ها در حوزه تاریخ شفاهی و نوشتن در مورد شهدای دفاع مقدس فعالیت کرده و نویسنده کتاب «مادر آفتاب» در حاشیه نقد و بررسی کتاب «مادر آفتاب» و در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد گفت: من متولد سال ۶۵ هستم و تحصیلاتم را در رشته مدیریت خانواده با مدرک کاردانی و سپس در رشته علوم قرآن و حدیث با کارشناسی ارشد ادامه دادم. دوره‌های نویسندگی‌ام را در حوزه هنری تهران سپری کردم و از شاگردان استاد راضیه تجار و استاد محمد جواد جزینی بودم. همچنین تاریخ شفاهی را نزد استاد محمد حسین عباسی فرا گرفتم.

 وی افزود: در زمینه تاریخ شفاهی با اداره کل بنیاد شهید استان البرز همکاری داشته‌ام. من به همراه گروهی از نویسندگان استان البرز کتابی تحت عنوان «حماسه البرز در شامات» نوشتم که مربوط به شهدای مدافع استان البرز است. در این کتاب من در مورد پنج شهید بزرگوار این استان، یعنی شهیدان محمد اینانلو، علی اصغر الیاسی، حمید قنادپور، مهدی عسگری و هادی شریفی، نوشته‌ام.

وی درباره نگارش کتاب «مادر آفتاب»، گفت: «در مقدمه این کتاب توضیح مختصری داده‌ام که عموی شهیدم از دوران کودکی نگاه ویژه‌ای به من داشتند و دائماً در نامه‌هایشان سفارش‌های خاصی می‌کردند. در این کتاب متن نامه‌های ایشان آمده است. حتی به‌خاطر همین سفارش‌ها، رشته تحصیلی‌ام را تغییر دادم و به رشته قرآنی روی آوردم.» وی افزود: مادر بزرگ و اطرافیانم همواره از علاقه خاص و ویژه عموی شهیدم به من می‌گفتند. وقتی پس از بیست و هفت سال خبر پیدا شدن ایشان رسید، گویا شهادتشان دوباره تکرار شد و عکس‌ها، نامه‌ها و خاطرات‌شان مرور شد. برای من، عموی شهیدم دوباره شهید شد. از خدا و شهید خواستم کمکم کنند تا بتوانم برای ایشان کتابی بنویسم و به‌نوعی بگویم که «عاشقانه، عاشقت شدم، نور دلم.»

 

 خرم جاه در ادامه توضیح داد: این کتاب به‌صورت زندگی‌نامه داستانی نوشته شده و زاویه دید آن از نگاه مادر شهید، حلیمه مهرانی است. تمامی مباحث مطرح‌شده در کتاب به‌صورت واقعی است. کتاب دارای چهارده فصل و ۱۵۲ صفحه است و در پایان، عکس‌ها، نامه‌ها و وصیت‌نامه شهید نیز آورده شده است. ثریا خرم جاه همچنین بیان کرد: نوشتن این کتاب چهار سال طول کشید. ابتدا از زاویه دید دانای کل نوشتم، اما پس از اتمام کار نظرم تغییر کرد و زاویه دید را تغییر دادم که باعث شد مدت زمان پایان کار طولانی شود. کتاب را در سال ۱۴۰۲ به بنیاد شهید تحویل دادم و مدت زمان چاپ آن نیز طول کشید. این کتاب به سفارش هیچ ارگان یا سازمان خاصی نبوده و من با توکل به خدا، خودم تصمیم به نوشتن آن گرفتم.

 

 وی افزود: نوشتن در مورد شهدا سختی‌های خاص خودش را دارد. گاهی اوقات ارگان‌های مختلف به خانواده‌ها مراجعه می‌کنند، اما نتیجه مدنظر خانواده‌ها را به‌دست نمی‌آورند و همین باعث دلسردی خانواده‌ها از همکاری می‌شود. در برخی مواقع هم آنقدر دیر به سراغ خانواده‌ها می‌روند که آنها گله‌مند می‌شوند. این عوامل می‌تواند از دلایل عدم همکاری خانواده‌ها با نویسنده باشد. خرم جاه ادامه داد: از میان رفتن پدر و مادر شهید باعث شده که این خاطرات و گنجینه‌های تاریخی از بین بروند. مشکلات خانوادگی و کهنسالی والدین شهید هم از جمله سختی‌های نوشتن درباره شهدا است. با این حال، نوشتن درباره شهدا سراسر نور است. باوجود تمام سختی‌ها، شهدا و خدای شهدا راه را برای نویسندگان باز می‌کنند و جاده تاریک مشکلات را با نور خود روشن و هموار می‌کنند.

 وی در پایان گفت: از نگاه من، زندگی مادران شهدا به دو بخش تقسیم می‌شود: یکی دنیای آنها با شهیدشان، و دیگری لحظاتی که دیگر به چشم مادیات دنیا نگاه نمی‌کنند و تنها فرزند شهیدشان برای آنها باقی می‌ماند. مادران شهدا با یاد و خاطرات شهیدشان زندگی می‌کنند و به آرزوی وصال او می‌رسند.

انتهای پیام

 

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده