زندگینامه شهید «موسی کاتبی»
شنبه, ۱۷ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۱۱
نوید شاهد استان هرمزگان به مناسبت سالگرد شهادت شهید «موسی کاتبی» زندگینامه این شهید والامقام را منتشر نمود.

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید موسی کاتبی يكم شهريور 1333، در شهرستان بندرعباس به دنيا آمد. پدرش عيسي، گروهبان‌يكم شهرباني بود و مادرش خديجه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. سال 1357 ازدواج كرد و صاحب دو پسر و يك دختر شد. به عنوان سرباز ژاندارمري در جبهه حضور يافت. شانزدهم دي 1359، در ماهشهر بر اثر اصابت تركش به قلب، شهيد شد. مدفن او در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.

ا

زندگینامه به‌ جا مانده از این شهید بزرگوار برای علاقمندان منتشر می‌شود.

دوران دبستان را در دبستان‌های جاوید و فردوسی گذراند و دوره دبیرستان را در دبیرستان محمود پزشکی طی کرد و در این دبیرستان موفق به اخذ دیپلم گردید.

پس از اخذ دیپلم به خدمت رفت و در سال 1356 پس از پایان خدمت به خدمت بهداری درآمد و در این سال‌ها بود که همواره برای پیشبرد اسلام کوشش می‌کرد. همواره در صفوف مقدم راهپیمائی همراه با ملت بزرگ ایران در به پیروزی رساندن انقلاب نقش بسزایی داشت. وی همیشه فعالیت‌هایی با دوستان داشت و همواره در راهپیمائی‌ها و با شرکت در تظاهرات باعث تشویق دوستان بود و آنان را به اینکارها تشویق می‌کرد.

درسال 1357 عروسی نمود که ثمره آن یک دختر و دو پسر بود. درسال 1359 که حملات ناجوانمردانه عراق کشورمان را به خاک و خون کشید، وی را بعنوان منقضی 56 دوباره به خدمت فراخواندند که چون عاشق این راه بود بدون هیچ عذری خود را به ژاندارمری معرفی کرد. پس از دیدن دوره مجدد به جبهه اعزام شد و در صف مقدم جبهه هدف گلوله ناجوانمرادنه دشمنان قرار گرفت.

خبر شهادتش شهر را عزادار کرد و همه درسوگ آن به عزا نشستند اگر چه خود او گفته بود که کسانی‌که در راه خدا کشته میشوند هیچ وقت نمرده‌اند و گفته بود که بر مرگ من گریه نکینید زیرا شهادت سعادت است.

 او همواره اوقات فراغت خود را بیهوده نمی‌گذرانید و یا در حال مطالعه و یا در انجمن‌های دوستان شرکت می‌نمود. و همیشه یاران را به خط اسلام دعوت می‌نمود.

شاید اگر بگویم خنده از لبان او هرگز حتی تا آخرین بار که گلوله دشمن قلب وی راسوراخ کرده بود نیفتاده بود دروغ نگفته‌ام و این را نه من بلکه تمام کسانیکه حتی کوچکترین آشنایی با او داشتند صدق می‌کنند.

اکنون او رفته، البته جسم و روح وی نزد پروردگار و خاطر وی نزد دوستان همواره زنده است و شهادت وی باعث شد که دوستان وی راه جبهه را پیش بگیرند.

حتی موقعی‌که از مادرش پرسیدند از شهادت فرزندت ناراحت نشده‌اید، گفت: «او برای خدا جان داده اکنون 6 فرزند دیگر دارم که خونشان به پای درخت اسلام خواهم ریخت تا کسی نتواند بگوید که مادران شهدا برای از دست دادن فرزندان خود گریانند و نمی‌گزارم دشمنان با گریه ما شاد شوند.»

اکنون پدر وی بازنشسته شهربانی و دارای 6 فرزند است و همواره در راه خدمت به اسلام از هیچ کوششی کوتاهی نمی‌کند.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده