ای ملت ایران، پشت سر امام باشيد و از رهبر اطاعت کنید
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «اسفندیار داج» هشتم خرداد 1340، در روستای دوكوه از توابع شهرستان بندرعباس ديده به جهان گشود. پدرش اكبر، كشاورز بود و مادرش زينب نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. راننده بود. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. بيست و نهم مهر ماه 1362، با سمت راننده ماشين آلات راهسازی در مريوان توسط نيروهای عراقی به شهادت رسيد. مزار او گلزار شهدای شهرستان زادگاهش قرار دارد. برادرش غلامعباس نيز به شهادت رسيده است.
وصیتنامه شهید:
ای ملت ایران، پشت سر امام باشيد و از رهبر اطاعت كنید
سلام بر معلولين و مجروحين و سلام بر خانوادههاى شهيد پرور ايران. اينجانب اسفنديار داج وصيت نامه خود را با نام خدا شروع مىكنم.
اينجانب وظيفه شرعى كه دارم و مىبينم كه جنگ، بيـن دو جناح حق و باطل درگير است به (هل من ناصر ينصرنى) امام حسين(ع) و فرزندش امام خمينى لبيک گفته، گرچه كوچكتر از آنم كه بخواهم ادعاى پيروى از مكتب حسين(ع) بكنم ولى اين انـتخاب عالى را مىپذيرم تا شايد رستگار شوم ولى برادران و خواهران من، بـدانيد كه من آگاهانه در اين راه قدم نهادم چرا كه خـون سرخ شهيدان از هابيل تا امام حسين(ع) و تا شهداى 15 خرداد و 17 شهريور، تا شهداى كربلاى جنوب و غرب ايران صدا مىزنند كه چيست شما را، براى چه نشستهايد؟ آخر ما مسلمان هستيم در عصرى زندگى مىكنيم كه ظلم و فساد از يک سو سراسر جهان را فرا گرفته و متقابلا انقلاب پيشتاز اسلامى ايران هم اكنون يكى بعد از ديگرى از دست استعمارگران گشوده است.
به طور يقين درک كردهام كه شهادت تصادفى نيست بلكه لياقت و سعادتى بـزرگ است و شما اى پدر و مادرم و برادرانم و خواهرانم، هرگز درباره من افسرده و ناراحت نباشيد. مىدانم كه شما ناراحت نمىشوید و اگر تمام جمعيت دنيا براى اسلام قربانی شوند كم است زيرا انقلاب اسلامى ما با خون رشد كرده. از اين ملت مىخواهم كه در پشت جبهه و در پشت سر امام باشند و از اين رهبر اطاعت كنند و اين پيام من به امت ايران است كه منافقين و اين خفاشان كور دل را به گورستان بفرستند.
من به عنوان يک سرباز كوچک از سپاه و بسيج و ارتش مىخواهم اتحاد به هم دهند و اسلام را به تمام جهان رواج دهند كه خائنين بدانند در مقابل اسلام نمىشود مبارزه كرد. از ملت مىخواهم كه دعا كنند به نيروهاى اسلام تا پيروز شوند. كه با رهبر عزيز در کربلا به نماز جماعت بپردازيم و اگر خدا نصرتى عطا كرد كه من شهيد شوم از طرف من قبر امام حسين(ع) را زيارت كنيد. من از شما پدر و مادرم مىخواهم كه بابت زحمات و رنجهایى كه برایم كشيدهايد، اميدوارم من را ببخشيد. پدرجان میدانم كه با اين دستهاى پـينه بستهات يک نفرى نمىتوانى كاری كنى ولى رفتن به جبهه هم واجب كفایى بود.
باز هم از تو مىخواهم که مرا ببخشی و برادران عزيز و خواهران مهربانم، امـيدوارم كه هر نـاراحتى از من ديديد ببخشيد و از همه دوستان و اقوامم مىخواهم كه مرا ببخشند.
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ (قرآن مجيد)
هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند. با سلام و درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران امام خمينى و با سلام و درود بيكران به روح پاک و مطهر شهداى صدر اسلام على الخصوص شهداى امروزه انقلاب اسلامى ايران و شهداى جنگ تحميلى و سلام به رزمندگان دلير اسلام كه در جبهههاى حق عليه باطل هستند و سلام بر انسانهاى آزاده و شهيد پرور ايران كه در پشت جبهه همچنان ايستادهاند. البته من چيزى براى وصيت كردن ندارم ولى به عنوان يک برادر يا پسر كوچک كه در چند موارد آن تذكر میدهم. از پدر و مادر عزيزم میخواهم كه اگر خدا نصرتى عطا كرد كه شهادت نصيبم شود هرگز غمگين و افسرده نباشيد. البته من كوچک هستم كه شما را نصيحت كنم. میدانم پدر و مادرم حق زيادى بر گردن من دارند، اميدوارم كه مرا ببخشيد و خداوند همه ما را مورد لطف و عنايت خود قرار دهد آمين يا رب العالمين.
اى خدا هدايتم كن زيرا میدانم كه گمراهى چه بلاى خطرناكى است. خدايا هدايتم كن و از غرور و خودخواهى نجات ده تا حقايق را ببينم و اهميت و جلال و زيبايى تو را مشاهده كنم، خدايا كوچكم، ضعيفم، ناچيزم، هدايتم كن تا عظمت و جلال تو را مشاهده كنم و بـه راستى بفهمم، به درستى تسبيح كنم. خدايا خوش دارم گمنام و تـنها باشم. خدايا ديگر آرزويى ندارم. خدايا حيات دنيا را به زندگى آخرت من عوض كن و عاقبت مرا به شهادتم ختم نما. راجع به دفن من هم
هر جا كه صلاح میدانيد. به اميد پيروزى نهايى رزمندگان اسلام بر كفر. آمين يا رب العالمين
وَبَشِّرِ الصَّابرِینَ الَّذینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ (قرآن كريم)
مژده ده به صبر كنندگان، آنان كه چون به حادثه سخت و ناگوارى دچار شوند، صبر پيشه كنند و گويند ما به فرمان خدا آمده و به سوى او رجوع كنيم و رجوع خواهيم كرد.
پدر مهربانم اميدوارم كه حالت خوب باشد. آفرين و صد آفرين بر تو كه بچههايت را تربيت اسلامى كردهاید و يكى يكى به جبهه جنگ مىفرستيد، دعاى ملت و امام بدرقه راهت باد. پدرجان اگر طبق اين آيه قرآن حادثهاى روى داد و من شهيد شدم هيچ ناراحت نباشید كه خدا به صبر كنندگان پاداش نيک داد و من از ملت شهيد پرور ايران میخواهم كه هميشه پيروزیهاى اسلام را كوچک نگيرند و از خداوند بخواهند كه بيشتر آنها را پيروزى عنايت كند و من از مردم ده كوچک و قهرمان دو كوه كه تا كنون يک شهيد و يک زخمى فداى ملت و امام كردهاند تشكر مىكنم. اميدوارم خدا عوضش به شما اجر عنايت كند و مرا ببخشيد.
من كه بدى از شما نديدهام كه بگويم من شما را مىبخشم ولى باز هم من مىبخشم و در مورد قبر من هر جا كه صلاح میدانيد، خاک كنيد. باز هم از برادران و دوستان بسيار مذهبى، خوب و مهربان دوكوه تشكر مىكنم و فقط از شما مىخواهم راه اسلام و روحانيت را ادامه دهيد كه تنها سعادت در راه امام و روحانيت است.
انتهای متن/