خوابی که شفا داد!
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «حاجعلی غلامحسینی» يكم فروردين 1316، در روستای گهره از توابع شهرستان بندرعباس چشم به جهان گشود. پدرش محمد، كشاورزی میكرد و مادرش زيبا نام داشت. تا سوم ابتدايی درس خواند. مغازهدار بود. سال 1337 ازدواج كرد و صاحب پنج پسر و يک دختر شد. نهم آبان 1360، در بندرعباس مورد سوءقصد نيروهای سازمان مجاهدين خلق (منافقين) قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار او در زادگاهش واقع است.
خوابی که شفا داد!
در سفری که شهید قبل از شهادتش به مکه مکرمه داشتند، در برابر خانه و حرم امن الهی، دستانش را به سوی آسمان دراز کرده و از ذات اقدس الهی سه چیز را طلب میکنند، خدایا تا زندهام هیچ گاه ذلیل و خوارم نگردان و دست نیازم را جزء به سوی خودت به سمت هیچ کس دراز نکن. خدایا مرا در پیری و بستر بیماری از دنیا نبر. در دنیا عاقبت به خیرم کن و آبرویم را حفظ کن.
ایشان در مدرسهسازی و مسجدسازی هنری خاص داشت. همیشه از روی محبت این کار را دنبال میکرد و تمام هزینهها را خودش تامین میکرد. در اکثر فعالیتهای فرهنگی روستا شرکت میکرد و همیشه در همه کارها موفق بود.
دوستانش همیشه از او تعریف و تمجید میکنند که او حتی برای کمک کردن به فقرا از مردم کمک میگرفت، حتی معلمان مدرسه را خودش تامین میکرد.
شهید بعد از شهادتش به خواب عروس خانواده آمده بود. آن شخص مبتلا به مشکل حنجره بود و به مدت چندین ماه نمیتوانست با کسی ارتباط برقرار کند و دکتر در بهبودی ایشان دچار مشکل شده بود. شهید در خواب با خوراندن چندین قطره آب مقدس، عروس خانواده را شفا میدهد.
یک روز که صبح زود از خواب بیدار شدم و قصد رفتن به دانشگاه را داشتم، به جیبم نگاه کردم، دیدم که هیچ پولی ندارم که یک دفعه زن برادرم از خواب بیدار شد و مقداری پول به من داد، بعد از اینکه به خانه برگشتم و قضیه را جویا شدم ایشان گفتند که دیشب شهید را در خواب دیدم و به من امر کردند که مبلغ پولی را به فرزندم محمد بده که هیچ پولی در جیب برای رفتن به دانشگاه ندارد.
(به نقل از فرزند شهید)
انتهای متن/