زندگینامه شهید «سید مجید راهبر»
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «سید مجید راهبر» نهم آبان 1337، در روستای نودژ از توابع شهرستان كهنوج ديده به جهان گشود. پدرش سيدعبدالرسول (فوت1356) كشاورز بود و مادرش شهربانو نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. پاسدار بود. سال 1354 ازدواج كرد و صاحب چهار پسر و دو دختر شد. هفتم آذرماه 1375، در آبهای خليج فارس در حوالی جزيره هنگام بر اثر سقوط چرخ بال و سوختگی شديد هنگام برگزاری رزمايش پيروزی به شهادت رسيد. مزار او در زادگاهش قرار دارد. برادرش سيدعبدالوهاب نيز شهيد شده است.
بر اول دفتر زندگی درخشان شهید «مجید راهبر» در نهم آبان سال 1337 ورق خورد و نوزاد پا به عرصه وجود گذاشت که سراسر عمر 38 ساله خویش را در راه خدمت به اسلام سپری نمود. وی در یک خانواده مذهبی در نودژ مرکزی متولد شد. تحصیلات دوره دبستان را در مدرسه ششم بهمن که هم اکنون ابوذر غفاری نام دارد سپری نمود.
در سن 17 سالگی ازدواج نمود. درسال 1358 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان کهنوج در آمد و در کنار همرزم خویش حاج آقا معتمدینیا و حاج آقا رضوانی انجام وظیفه نمود. پس از گذشت چهار سال به عضویت سپاه پاسداران بندرعباس در آمد و از آنجا عازم جبهههای حق علیه باطل گردید و مدت پنج سال مردانه در جبههها از کیان و میهن اسلام دفاع نمود.
شهید راهبر بنابر ایجاب موقعیت و شرایط، مسئولیتهای متعددی را بر عهده گرفت که از جمله مسئولیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بندر خمیر، مسئولیت گروه ضربت سپاه پاسداران بندرعباس، مسئولیت اداره زندان بندرعباس و فرماندهی یکی از گردانهای منطقه یکم را عهدهدار بودند. که طی موارد اخیر مدت دو سال در جزیره ابوموسی سکونت نمود و مشغول خدمت بودند. بیش از 28 سال از عمر شریفشان نگذشته بود که پدربزرگوار خود را از دست داد و بار مسئولیت هفت خواهر و برادر خویش را بر دوش کشید.
از خصوصیات اخلاقی و مذهبی ایشان موارد زیادی شایان ذکر است از آن جمله ایشان علاوه بر تعصب مذهبی شدید عاشق ائمه اطهار خصوصاٌ سرور شهیدان اباعبدالله الحسین بودند. و ضجرها و نالهها و نوحه سرائیهای ایشان در ایام شهادت حضرت نشانهگر این امر بود. بردباری و فداکاری ایشان و صبر و استقامت بیش از حد ایشان در مسائل زندگی ایشان را میتوان با مروری بر زندگی کوتاه اما پر بار ایشان دریافت که چگونه بعد از، از دست دادن پدر با تحمل تمامی مشکلات مسئولیت خانواده پدری را بر عهده گرفت. از فداکاری وی همین بس که سرانجام جان خود را در همین راه به معبود خود تقدیم کرد.
سرانجام در آذرماه سال 1375 در حین انجام عملیات مانور هلیکوپتر حامل ایشان دچار نقص فنی گردید و در آستانه حریق انفجار قرار گرفت. شهید راهبر با فداکاری تمام جزء آخرین نفراتی قرار میگیرد که برای حفظ جان خود از هلیکوپتر خارج میشود. گویی دست روزگار میخواهد بار دیگر گلی از گلستان مردان عرصهاش را بچیند و گویی که خود او هم مشتاقانه در انتظار است به دنبال قافلهای که به منزل حقیقت دست یافتهاند حرکت کند و به خیل شهیدان همیشه زنده تاریخ به پیوندد.
پس از انفجار هلیکوپتر جسم نازنینش در شعله آتش میسوزد و پس از آن به بیمارستان ساسان تهران منتقل و بر اثر جراحت شدید سرانجام در روز هفتم آذرماه شربت گوارای شهادت را نوشید و به خیل شاهدانی میپیوندد که شاهد مظلومیت سرور سالار خویشند و ندای مظلومیت او را برای همیشه در گوش زمانه سر میدهند.
انتهای متن/