خاطره‌‌ای از شهید «عباس بازماندگان قشمی»
چهارشنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۴۴
برادر و هم‌رزم شهید تعریف می‌کند: «از بس شوق دیدار خانواده را داشتیم، تصمیم گرفتیم تا خود روستای گورزانگ پیاده برویم. چند دقیقه‌ای در میدان فعلی فرودگاه استراحت کردیم. سپس راه را ادامه دادیم. چند متری که رفتیم ناگهان عباس ایستاد و به اطراف نگاه کرد...»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «عباس بازماندگان قشمی» يكم شهريور 1348، در روستای حسين مرادی از توابع شهرستان ميناب چشم به جهان گشود. پدرش احمد، كارگری می‌كرد و مادرش هاجر نام داشت. تا پايان دوره كاردانی در رشته علوم قرآن و حديث درس خواند. روحانی بود. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. چهارم دی ماه 1365، با سمت مربی قرآن در ام‌الرصاص عراق به شهادت رسيد. پيكرش مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و سال 1376 پس از تفحص، در روستای گورزانگ تابعه شهرستان زادگاهش به خاک سپرده شد.

نماز جماعت دو نفره

نماز جماعت دو نفره

در پایان یکی از ماموریت‌ها، من و عباس با هم برای دیدار خانواده به مرخصی می‌آمدیم. وقتی به شهر میناب رسیدیم، نزدیکی‌های سحر بود، آن موقع صبح ماشینی نبود. دو نفری با پای پیاده تا میدان فرودگاه فعلی آمدیم.

از بس شوق دیدار خانواده را داشتیم، تصمیم گرفتیم تا خود روستای گورزانگ پیاده برویم. چند دقیقه‌ای در میدان فعلی فرودگاه استراحت کردیم. سپس راه را ادامه دادیم. چند متری که رفتیم ناگهان عباس ایستاد و به اطراف نگاه کرد مثل اینکه دنبال چیزی می‌گشت. گفتم: «دنبال چیزی می‌گردی؟»

گفت: «آره، سپیده‌ی صبح. فکر کنم سپیده‌ی صبح دمیده باید نماز صبحمون رو بخونیم.»

گفتم: «الان آب از کجا بیاریم؟ اصلاً کجا نماز بخونیم؟»

او در جوابم به گوشه‌ای از بلوار خاکی رفت، رو به قبله نشست، با خاک‌های بلوار تیمم و شروع به نماز خواندن کرد. من هم تیمم کردم و پشت سرش ایستادم و نماز صبحمان را دو نفری خواندیم. من به او اقتدا کردم.

(به نقل از برادر و هم‌رزم شهید، مصیب بازماندگان قشمی)

انتهای پیام/

نماز جماعت دو نفره

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده