خاطره‌‌ای از شهید «علی حاجبی»
شنبه, ۰۳ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۴۱
همرزم شهید تعریف می‌کند: «همه‌ی این کارها باید با مدیریت علی حاجبی و نیروهایی که در اختیار داشت انجام می‌شد، هیچ تجربه‌ای هم نداشتند، ولی...»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «علی حاجبی» يكم فروردين 1341، در روستای رودخانه تابعه شهرستان رودان چشم به جهان گشود. پدرش غلام، كشاورز بود و مادرش حكيمه نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته تجربی درس خواند. سال 1363 ازدواج كرد و صاحب دو دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. دهم تير ماه 1365، با سمت قائم مقام لشكر ثارالله در مهران توسط نيروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به سينه، شكم و پشت، شهيد شد. پيكر او را در زادگاهش به خاک سپردند.

مدیریت جهادی

مدیریت جهادی

می‌خواستیم تشکیلات جدیدی به نام یگان دریایی راه بیندازیم، اما نه چارتی داشتیم و نه شرح وظایفی، نه از قبل تجربه‌ای کسب کرده بودیم. این بنده خدا (علی حاجبی) چون اهل بندرعباس بود می‌گفتند: "حتماً او سررشته دارد و می‌داند." او را با وجود حجم کار زیاد، مسئول این کار گذاشتند.

ماشین سبک و سنگین، مهمات و همه چیزهای لازم را باید انتقال می‌دادند. همه‌ی این کارها باید با مدیریت علی حاجبی و نیروهایی که در اختیار داشت انجام می‌شد، هیچ تجربه‌ای هم نداشتند، ولی این نیروها به خاطر اخلاص و ایمانی که داشتند، اگر کاری را هم اشتباه انجام می‌دادند، آن کار خوب و مطلوب تمام می‌شد. این مسئله به اخلاص نیروها و فرماندهشان برمی‌گشت. وقتی آب جزر و مد می‌شد، اسکله‌ها یا 6 متر پایین می‌رفت یا بالا می‌آمد. نیروها روی این موضوع حساب دقیقی نکرده بودند؛ اما در موقع انجام کار با چنین تغییر و اتفاقی مواجه می‌شدند. به لطف و عنایت خدا ناگهان نهری پیدا می‌شد و قایق‌ها توی نهر می‌رفتند، آن‌ها جایی می‌رفتند که ما حتی فکرش را هم نمی‌کردیم. علی حاجبی نیروهایش را پیاده می‌کرد و مهمات را آنجا می‌گذاشت.

سکان‌دارها معمولاً در طول شب حدود 3 یا چهار مرتبه عرض اروند را طی می‌کردند، می‌توانم به جراٌت بگویم علی حاجبی با اینکه مسئول بود، در روز 10 مرتبه در همین مسیر رفت و آمد می‌کرد تا کارها را سامان دهد.

(به نقل از همرزم شهید، سردار مرتضی حاج باقری)

انتهای پیام/

مدیریت جهادی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده