خاطره‌‌ای از شهید «حاجی کریمی»
سه‌شنبه, ۲۷ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۴۹
خواهر شهید تعریف می‌کند: شهید به من گفت؛ مرگ و زندگی دست خداست ولی دوست دارم اگر شهادت قسمتم شد شما لباس سیاه نپوشید و سوگواری نکنید.

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «حاجی کریمی» سی‌ام تيرماه 1344، در روستای درپهن از توابع شهرستان ميناب ديده به جهان گشود. پدرش عباس و مادرش گل ملک نام داشت. تا پايان دوره راهنمايی درس خواند. كارمند جهاد سازندگی بود. سال 1365 ازدواج كرد. از سوی جهاد سازندگی در جبهه حضور يافت. سی‌ام شهريور 1365، در ام‎الرصاص عراق بر اثر اصابت گلوله توپ به شهادت رسيد. مزار او در زادگاهش واقع است.

ب

پس از شهادتم لباس سیاه نپوشید

شبی که حاجی می‌خواست به جبهه برود تک و تنها توی حیاط نشسته بود، یک کاغذ و قلم هم روی پاش گذاشته بود. کنارش نشستم و گفتم داداش چی داری می‌نویسی، لبخندی زد و گفت؛ «وصیت‌نامه، بالاخره هر کسی پا به این دنیا می‌گذارد، روزی هم خواه و ناخواه باید این دنیا را ترک کند.»

دلم هُری ریخت، جوانی به سن و سال او چقدر راحت از وصیت‌نامه و مرگ صحبت می‌کرد. گفتم؛ «خدا نکند، انشاالله که به سلامتی می‌روی و به سلامتی برمی‌گردی.»

گفت؛ «مرگ و زندگی دست خداست ولی دوست دارم اگر شهادت قسمتم شد شما لباس سیاه نپوشید و سوگواری نکنید.»

دیگر طاقت شنیدن حرف‌هایش را نداشتم، اشک توی چشمان هر دوی ما جمع شده بود و به گریه افتادیم.

(به نقل از خواهر شهید، فاطمه کریمی)

انتهای پیام/

ب

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده