وصیت‌نامه شهید «محمد زمانی»
سه‌شنبه, ۱۷ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۰۹
شهید «محمد زمانی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: نمی‌خواهد حجله دامادي‌ام را پر از نور و صفا کنید، من در طول عمرم طمع نداشتم چنين حجله‌اى نصيبم شود، می‌خواهم در آن نور خدا باشد كه مبارک باد.

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «محمد زمانی» يكم خرداد 1346، در روستای بيكاه تابعه شهرستان رودان به دنيا آمد. پدرش ابراهيم، كارگر بود و مادش كنيز نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. هجدهم مهر ماه 1367، در آبادان بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مدفن او در زادگاهش واقع است.

ی

وصیت‌نامه شهید:

می‌خواهم در حجله دامادی‌ام نور خدا باشد

سلام عليكم

با سلام و درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران امام خمينى و با سلام و درود فراوان به رزمندگان كه در جبهه‌ها با دشمن مى‌جنگند و با سلام و درود به اسرا و با سلام و درود به شهيدان به خون خفته كه جان خود را در راه اسلام فدا كردند و با خون خود نهال انقلاب را آبيارى كرده‌اند.

پدر و مادر عزيزم من وصيت مى‌كنم كه اگر من شهيد شدم هيچ گونه ناراحتى نداشته باشيد. پدر و مادر عزيزم‌ شما بوديد كه از كودكى من را بزرگ كرديد تا به سن 18 سالگى رسيدم و وقتی که زمان سربازی‌ام رسيد، من به سربازى رفتم تا از اسلام و ميهن اسلامى دفاع كنم تا دشمن را از خاک ايران بيرون كنم. ما راهى كه امام حسين(ع) با يارانش رفت مى‌رويم. امام حسين(ع) در صحراى كربلا جلو دشمن ايستاد. من هم مى‌خواهم راه امام‌ حسين(ع) را ادامه دهم و جلو دشمن بايستم و نگذارم دشمن وارد خاک اسلامى شود.

پدر و مادر عزيزم از شهيد شدن من اصلاً ناراحت نباشيد و مبادا كه بر سر مزارم گريه كنيد. شما بايد همان طورى كه روزهای اول بوديد باشيد. فكر كنيد كه من هنوز متولد نشده‌ام، از شما مى‌خواهم كه هميشه شاد و خندان باشيد و وقتى بر سر مزارم‌ آمدید با يک دسته گل و لبى پر از خنده باشید. از خداوند مى‌خواهم‌ كه من را هم با شهيدان صدر اسلام محشور كند.

آخرين پيام‌ من اين است، اگر شهيد شدم بگذاريد پدر، مادرم و مادر بزرگم، صورتم را ببينند و از اينكه چند مدتى‌ در پيش‌ آنها نبودم و من را نديده‌ بودند، برای آخرین بار من را ببينند تا دلشان‌ شاد شود. پدر و مادر عزيزم نمی‌خواهد حجله دامادی‌ام را پر از نور و صفا کنید، من در طول عمرم طمع نداشتم چنين حجله‌اى نصيبم شود، می‌خواهم در آن نور خدا باشد كه مبارک باد و در آن حضرت على(ع)، امام حسين(ع)، على‌ اكبر(ع)، على اصغر(ع) و فاطمه زهرا (س) بيايند و دست من را بگيرند و همراه خودشان ببرند. شب‌هاى جمعه بر مزارم بياييد و دعاى كميل بخوانيد و دعا به جان رزمنده‌ها كنيد كه اسلحه من را برداشته‌اند و پيش رفتند و دشمن را بيرون كردند و پرچم اسلام را در خاک عراق بالا بردند و شعار جنگ جنگ تا پيروزى را سر دادند و دعا به جان اسرا كه در زندان‌هاى بغداد هستند بكنيد.

انتهای پیام/

ی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده