قولی که در جبهه جا ماند
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «محمدزمان آشوری» پنجم شهريور 1336، در بخش سندرک تابعه شهرستان ميناب به دنيا آمد. پدرش محسن (فوت1360) و مادرش تاجی نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. كارگر بود. سال 1361 ازدواج كرد. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. هشتم مرداد 1362، در قلاويزان توسط نيروهای عراقی به شهادت رسيد. پيكر او مدتها در منطقه بر جا ماند و سال 1377 پس از تفحص، در زادگاهش به خاک سپرده شد.
قولی که در جبهه جا ماند
برادرم، مردی مهربان و خوشاخلاق بود. با همه با نیکی و محبت رفتار میکرد و هر کاری که انجام میداد، برای رضایت خدا بود. نمازش همیشه به موقع بود و هیچگاه در روزهاش کوتاهی نمیکرد.
روزی که تصمیم گرفت به جبهه برود، غمی سنگین بر دل همه ما نشست. تلاش کردیم او را از این تصمیم منصرف کنیم، اما او عزمش را جزم کرده بود. با لبخندی که همیشه روی لبش بود، سعی میکرد ما را قانع کند. دستهایش را دور گردنمان میانداخت و میگفت: «من میروم، اما خیلی زود برمیگردم.»
محمدزمان رفت و ما با چشمانی پر از اشک و دلی لبریز از اندوه به انتظار بازگشتش روز شماری میکردیم. یک روز نامهای از او به دستمان رسید. در نامه نوشته بود: «غصه نخورید، حالم خوب است و به زودی برمیگردم.»
او گفته بود که برمیگردد، اما هرگز به وعدهاش عمل نکرد.
(به نقل از خواهر شهید، زهرا آشوری)