پیامم به دانشآموزان این است که تلاش کنند و علم بیاموزند
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «حسین مسعودی» یکم اردیبهشت ۱۳۴۵، در روستای سلطان آباد تابعه شهرستان حاجیآباد به دنیا آمد. پدرش غلامعباس، کشاورزی میکرد و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره کاردانی در رشته امور پرورشی درس خواند. معلم بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم فروردین ۱۳۶۵، درامالرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر او را در زادگاهش به خاک سپردند.
وصیتنامه شهید:
پیامم به دانشآموزان این است که تلاش کنند و علم بیاموزند
بسم الله الرحمن الرحیم
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»
خداوند جان و مال اهل ایمان را در برابر بهشت خریده است؛ آنها در راه خدا جهاد میکنند، دشمنان دین را میکشند یا خود کشته میشوند. این وعدهای است قطعی بر خداوند که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده است. چه کسی در وفای به عهد، از خدا باوفاتر است؟ ای اهل ایمان! بشارت باد بر شما به معاملهای که با خدا کردید و این است آن رستگاری بزرگ.
(سوره توبه، آیه ۱۱۱)
حمد و سپاس خدای را که تمام هستی، از جمله انسان را، آفرید و همه نعمتها را برای ما قرار داد. سلام و درود به همه انبیای الهی، از حضرت آدم تا خاتم (علیهمالسلام) و سلام به ائمه اطهار (علیهمالسلام)، به ویژه سلام به پیشگاه تنها منجی بشریت، رهبر حق و حقیقت، امام حجةبنالحسن العسکری (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و سلام و درود به نایب برحقش، رهبر کبیر انقلاب اسلامی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، آن بتشکن قرن و قلب تپنده مسلمانان و مستضعفان و محرومان جهان، امام خمینی (مدظلهالعالی). همچنین سلام و درود فراوان به همه رزمندگان و کفرستیزان سنگر توحید و حق علیه باطل، که برای حفظ اسلام و قرآن میجنگند و همه چیز خود را در این راه میدهند. درود و سلام بیپایان به ارواح پاک و طیبه شهیدان اسلام از صدر تا کنون، به ویژه شهدای کربلای حسینی و شهدای کربلای ایران و سلام فراوان به شما امت حزبالله و همیشه در صحنه ایران، به خصوص مردم شریف سلطانآباد.
با نام و یاد خدا، وصیتنامه خود را به شرح زیر مینویسم:
اول از همه خدا را شکر میکنم که توفیق حضور در جبهههای جنگ حق علیه باطل را به من عطا کرد تا در صف مجاهدان فیسبیلالله قرار گیرم. انشاءالله که امام زمان (عج) مرا به عنوان سربازی کوچک از سربازانش بپذیرد. بارها آرزو داشتم به جبهه بروم و این تکلیف بزرگ الهی، یعنی دفاع از اسلام و مبارزه در راه خدا را انجام دهم، اما توفیقش را نداشتم و لیاقت آن را پیدا نکرده بودم. اینک برای دومین بار توفیق یافتم به جبهه بیایم، به ویژه در عملیات بزرگ و سرنوشتساز شرکت کنم. هر کسی که صدای مرا میشنود، بداند که من با آگاهی کامل و اختیار، این راه را انتخاب کردهام و در عملیات علیه کفر شرکت کردهام. من خود را آماده جانفشانی در راه خدا، حفظ اسلام و مسلمانان و قرآن و گسترش احکام اسلام در جهان کردهام، و هیچگونه اجبار و اکراهی در کار نبوده است. با چشمانی باز و با تعقل و فکری که خدا به من عطا کرده، این راه را راه حق دانستم و در آن قدم نهادم. دفاع از کشور جمهوری اسلامی ایران را که در حقیقت دفاع از حقوق پایمال شده ملت و دفاع از اسلام و قرآن است، وظیفه خود دانستم. امام عزیز هم فرمودند که امروز دفاع از اسلام از اهم واجبات است و هرکس میتواند باید به جبهه برود و هرکس نمیتواند باید در پشت جبهه کمک کند. این یک تکلیف الهی است و بر همه واجب است. بنابراین، به ندای امام و رهبرم لبیک گفتم و دفاع از اسلام را وظیفه خود دانستم.
پدر و مادر مهربان و بزرگوارم! میدانم داغ فرزند جوان، بسیار سنگین است و از اینکه مرا دیگر نمیبینید، دل نگران خواهید شد و اشک خواهید ریخت، اما از شما میخواهم که صبر پیشه کنید، چرا که خداوند در قرآن میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» (خدا با صابران است). خداوند صابران را دوست دارد. این مصیبت کوچک را با مصیبتهای امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) مقایسه کنید؛ آنگاه میفهمید که این قطرهای در برابر آن دریاست.
پدر و مادر عزیز، برادران و خواهرم! این یکی از آزمایشهای الهی است؛ سعی کنید از این امتحان، سربلند بیرون آیید و مبادا کاری کنید که دشمنان اسلام شاد شوند. من به عنوان امانتی در دستان شما بودم؛ خدا را شکر کنید که این امانت را به صاحبش تحویل دادید. شما زحمت کشیدید، مرا بزرگ و تربیت کردید، و حالا مرا در راه خدا و برای اسلام دادید. هیچ جای نگرانی نیست. از زحمات بیدریغتان تشکر میکنم؛ شما مرا خوب تربیت کردید، مرا به روضههای امام حسین (ع) بردید و در آنجا اشک ریختید، اشکهایی که روح مرا حسینی کرد و راه امام حسین (ع) را برایم ترسیم کرد. همچنین از شما سپاسگزارم که نام زیبای حسین را بر من گذاشتید.
انشاءالله توانسته باشم با خونم، دین خود را نسبت به این نام ادا کرده باشم.
در این ۲۰ سال عمر، از زحماتتان، که شب و روز برایم کشیدید، مرا بزرگ کردید، تربیت کردید و به مدرسه فرستادید تا مقدمات علم و معرفت را فراهم کنید، قدردانی شایسته نکردم و نتوانستم زحماتتان را جبران کنم. از شما عذرخواهی میکنم و میخواهم مرا حلال کنید.
مادر جان! از تو میخواهم که شیرت را بر من حلال کنی. اگر نافرمانی یا بیاحترامی کردم، مرا حلال کن.
از برادران عزیزم؛ حسن، محسن، اکبر، رضا، اصغر و علی میخواهم که مرا حلال کنند و تا میتوانند درس بخوانند و علم بیاموزند. نماز را به پا دارند، قرآن را یاد بگیرند و به دیگران نیز یاد بدهند و به آن عمل کنند.
از خواهرم معصومه میخواهم که مرا حلال کند، حجابش را حفظ کند، زینبگونه زندگی کند و اخلاق و رفتار حضرت فاطمه زهرا (س) را الگو و سرمشق خود قرار دهد.
از همه اقوام و وابستگان و همچنین از مردم شریف سلطانآباد میخواهم که مرا حلال کنند و اگر کسی حقی بر گردن من دارد، حلالیت بطلبید.
از دوستانم هم میخواهم که مرا حلال کنند و برای آمرزش گناهانم دعا کنند. اگر توانستند، شبهای جمعه بر سر قبرم بیایند و برایم قرآن بخوانند.
پیام من به امت حزبالله ایران، به ویژه مردم حزبالله روستایمان، این است که هرچه خداوند دستور داده، عمل کنید. به رهنمودهای امام گوش فرا دهید. فریب ضدانقلاب، رادیوهای بیگانه و منافقین را نخورید. برای طول عمر امام و تا انقلاب حضرت مهدی (عج) دعا کنید. کمکهای مالی و جانیتان را از جبهه و دفاع از اسلام دریغ نکنید. قدر امام را بدانید و به سخنانش گوش دهید، چرا که هرچه میگوید، کلام خدا و دستور الهی است و به نفع خود شماست.
پیام من به معلمان و همکارانم این است که در هدایت دانشآموزان و نوجوانان تلاش کنند. قلب کودک و نوجوان مانند لوح سفید است؛ سعی کنید آن را آلوده به گناه نکنید و برای خدا کار کنید. خداوند بر اعمالتان حاضر و ناظر است و فقط اوست که میتواند پاداش کار بزرگتان را بدهد.
پیامم به دانشآموزان این است که تلاش کنند، علم بیاموزند و نیازهای کشور اسلامیمان را برآورده سازند تا این مملکت در همه زمینهها خودکفا شود. هر وقت لازم شد، در جبههها حضور یابند.
والسلام
به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی، باز شدن راه کربلا و آزادی قدس شریف.
از همه التماس دعا دارم و حلالیت میطلبم.