خاطره - صفحه 29

آخرین اخبار:
خاطره

دیگر پسرت را نخواهی دید

نوید شاهد – مادر شهید غلامرضا حسنی می‌گوید: در خواب دیدم. یک سید بلند قد در خانه ما را باز و مرا صدا کرد. گفتم: بله! به من اشاره کرد دستم را جلو بیاورم. دستم را جلو بردم و یک پارچه سبز رنگ گذاشت توی مشت من و گفت: این را بگیر و یادت باشد دیگر پسرت را نخواهی دید و برای او ناراحتی نکن، من او را با خودم خواهم برد.

جبهه؛ دانشگاه تعلیم و تربیت

نوید شاهد – یکی از رزمندگان شهرستان سلطانیه می‌گوید: وقتی از اتاق ایشان بیرون آمدم صورتم خیس اشک بود و چشمانم باد کرده بود و انگیزه ام چندین برابر، از همان لحظه تصمیم گرفتم ویژگی مردم داری را در خودم پرورش دهم و همه این درس ها را از آن شهید بزرگوار یاد گرفتم.

بعد از شهادت، حرفش را فهمیدم

نوید شاهد – پدر شهید "جمشید حیدری" می‌گوید: بعد از شهادتش فهمیدم منظورش چه بود. امانت خدا بود که تقدیمش کردیم.

برشی از خاطره برادر شهید؛ علی اکبر دل دریایی داشت

نوید شاهد – علی بینایی‌راد برادر شهید "علی اکبر بینایی راد" در خاطره ‌ای از شهید می‌گوید: برای من گریه نکن و لباس سیاه نپوش، چهره خوش‌رو و نورانیش نشان می‌داد که غرق شهادت است. او تشنه شهادت بود و به تنها آرزوی خود در دنیا یعنی شهادت رسید.

صحنه زیبای شکار تانک

نوید شاهد - محمد تقی اصانلو فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا شمال‌غرب کشور می‌گوید: چشم دوخته بودم ببینم مصطفی این بار با آرپی جی چه می کند. موشک آرپی جی را شلیک کرد و در تاریکی گلوله رفت،درست داخل توپ ۵۷ منفجر شد. با دیدن این صحنه تکبیر بود که از حنجره ها بیرون زد و دشت را پر کرد.

شجاعت در دل جنگ

نوید شاهد – همرزم شهید "اکبر منصوری" می‌گوید: هیچ‌گونه امکانات تدارکاتی به منطقه نرسیده بود که یک روز شهید منصوری، طرح رفتن به سوی تپه تدارکاتی دشمن را ریخت و به اتفاق چند تن از رزمندگان به آنجا رفتند.

کانالی که طاهر را در آغوش گرفت

نوید شاهد – احمد محمدوند یکی از همرزمان شهید "طاهر اجاقلو" می‌گوید: طاهر داخل کانال رفت و ما هم رفتیم پشت خاکریز و شروع کردیم که تانک‌ها را بزنیم تا اینکه جلوتر نیایند. طوری شده بود که چند تا از تانک‌ها، خاکریز را رد کردند و جلو آمدند و برادرها نارنجک به داخل تانک‌ها انداختند و منهدم کردند. در حقیقت نگذاشتند که ما را دور بزنند تا اینکه شهید طاهر اوجاقلو که در داخل کانال بود در این مدت که برادران آرپی جی می‌زدند.

زیارت قبل از شهادت

نوید شاهد – بردار شهید "اسداله حیدری" می‌گوید: آخرین باری که می خواست به جبهه برود تقریباً یک ماه به عید نوروز مانده بود که گفت می‌خواهد با مادر به مشهد برود و رفتند، پس از بازگشت مشهد مقدس بلافاصله به منطقه عملیاتی برگشت.

عبداله از کودکی اهل عبادت بود

نوید شاهد – مادر شهید عبداله بسطامیان می‌گوید: به مشهد مقدس رفته بودیم، عبداله یک و نیم ساله بود که او را گم کردیم و در جستجوی او بودیم که وی را در مسجد همان محله ای که ساکن بودیم پیدا کردیم و دیدیم که در مسجد درحال نماز خواندن و به رکوع و سجود رفتن است. به طوری که کامل و صحیح نمی‌توانستند کلمات نماز را ادا کنند ولی با این حال به رکوع و سجده می‌رفت و مُهری در مقابل خود گذاشته بود.

شهید «نیاز رستمی» علاقه وافری به ایام محرم داشت

نوید شاهد - شهید «نیاز رستمی» از جمله شهدای جنگ تحمیلی است که در 18 شهریرماه 1360 در جبهه سومار در حین دفاع از خاک وطن به دیدار حق شتافت. نوید شاهد ایلام در سالگرد شهادت به معرفی این شهید والامقام می‌پردازد.

اعلام خبر شهادت یک سرباز، از بلندگوی مسجد

نوید شاهد - شهید "علی اسلامی نخلی" از شهدای سرباز استان هرمزگان است که تولد و شهادتش در شهریورماه است. به همین مناسبت یک خاطره با عنوان اعلام خبر شهادت از زبان مادر این شهید والامقام برای علاقه مندان منتشر می گردد.

فیلم/شهید"حجت الله جاهدی"

نوید شاهد خراسان جنوبی فیلم خاطره گویی خانواده شهید حجت الله جاهدی را منتشر می کند. شهید به تاریخ چهارم شهریور ماه 1343 در روستای یخاب از بخش دستگردان شهرستان طبس متولد و در تاریخ هجدهم شهریور 1364 در منطقه عملیاتی اشنویه به فیض شهادت نائل شد.

خاطراتی از مداحان شهید استان زنجان(2)/ آخرین لطیفه‌های رضا

نوید شاهد – شهید رضا مهدی رضایی خمسه ويژگي هاي زيبایی همچون خوش رويي و شوخ طبعي داشت. هميشه لطيفه اي براي گفتن داشت و بچه‌ها را به ضيافت خنده و شادي مي برد.

خاطراتی از مداحان شهید استان زنجان(1)/ نجات پیکر شهدای غواص

نوید شاهد – شهید رضا مهدی رضایی خمسه دوم آذر ۱۳۴۴‏، در شهرستان زنجان به دنیا آمد. او کسی بود که بارها پیکر شهدا را از شرایط نامناسب نجات داده بود.

محمود دیگه مال این دنیا نیست!

نویدشاهد - همسر شهید "محمود عبداللهی" می‌گوید: «محمود مشغول خواندن نماز شب بود. آن شب جوری غرق تماشایش شده‌بودم که انگار در این دنیا نبودم. من آن شب در چهره محمود نورانیت خاصی را مشاهده کردم. با خودم گفتم: «نه! دیگه محمود مال این دنیا نیست.» نوید شاهد سمنان توجه شما را به خاطراتی از همسر این شهید گرانقدر جلب می‌کند.

تلفن به خدا

نوید شاهد - برادر شهید "حسن شوکت‌پور" به نقل از دوستش می‌گوید: «حسن آقا گفت: از بین اون ستون نظامی‌های رژیم رد شدم بدون این که اصلاً به من ایست بدن یا کاری به کار من داشته باشن. در حالی که لبم را می‌گزیدم، گفتم: «عجيبه! چه طور ممکنه؟ نکنه اون بالاها نفوذی داشتین؟ حسن آقا گفت: آره خوب دوزاریت افتاد! با اشتیاق پرسیدم: می‌تونین بگین کی بود؟ ...» نوید شاهد سمنان در دو بخش خاطراتی از این شهید والامقام را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش نخست این خاطرات جلب می‌کنیم.
در آستانه ماه محرم؛

محرم در اسارت، خاطره ای از آزاده سرافراز ایلامی «سید اسماعیل موسوی»

نوید شاهد -«سید اسماعیل موسوی» آزاده ایلامی در بیان خاطره ای از دوران اسارت در ماه محرم می گوید: عاشقان حسین (ع) هرچند در بند باشند و تیغ بی رحمی ها تهدیدشان کند باز دست بر نمی دارند و راه پرخطر حسین گونه زیستن را بی رهرو نمی گذارند.ادامه این خاطره در نوید شاهد ایلام بخوانید.

داوطلب شهادت؛ محل شهادتش را می‌دانست

نوید شاهد - پدر شهید "فرامرز علی‌حسینی" نقل می‌کند: «سیزده اردیبهشت ۶۳ یک نفر را برای انتقال به سنگر انفرادی می‌خواستند. فرامرز داوطلب می‌شود و با تلاش بسیار به سنگر انفرادی می‌رود. پس از چند دقیقه از سوی دشمن متجاوز در حوالی سنگر خمپاره‌ای به زمین می‌خورد و بر اثر برخورد ترکش‌ها بر سر، به وصال معشوقش می‌رسد.» نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.

ویژه نامه/ بخش اول خاطرات عملیات بدر

نوید شاهد – بخش اول ویژه نامه خاطرات عملیات بدر با هدف بازگویی اتفاقات و زحمات قهرمانان این مرز و بوم منتشر می‌شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه