جانباز ۷۰ درصد «محمد صالحی» در فیلمی به بیان خاطره بمباران شیمیایی توسط هواپیماهای بعثی و به اسارت درآوردن چند تن از نیروهای عراقی در آن شرایط پرداخته که از شما دعوت میکنیم نظارهگر این فیلم باشید.
کد خبر: ۵۴۱۳۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۲
قسمت سوم خاطرات شهید «تقی فدائیاسلام»
همسر شهید «تقی فدائیاسلام» نقل میکند: «برادر شوهرم گفت: بلند شو یک کم بخواب تا بهتر بشی. خوابیدم و ملحفه را کشیدم روی سرم. دو سه نفر مرا بردند سر قبری. روی سنگ قبر نوشته بود: «شهید گمنام» خانمی با چادر مشکی، کنار مزار آن شهید نشسته بود. بعد آن خواب، آرام بودم.»
کد خبر: ۵۴۱۳۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۲
قسمت دوم خاطرات شهید «تقی فدائیاسلام»
همسر شهید «تقی فدائیاسلام» نقل میکند: «روحانی گفت: اومدیم خبری رو بدیم. پرسیدم: درباره تقی میخواین چیزی بگین؟ گفت: تقی برمیگرده! اما جنازهاش را پیدا نکردند. نمای قبری برای تقی درست کردیم. همان شد تسلای دلمان.»
کد خبر: ۵۴۱۳۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۱
جانباز ۷۰ درصد «محمد صالحی» در فیلمی به بیان خاطره ای از شوخی مقام معظم رهبری با ایشان پرداخته که از شما دعوت میکنیم نظارهگر این فیلم باشید.
کد خبر: ۵۴۱۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۱۱
قسمت نخست خاطرات شهید غلامحسین فرهنگی
برادر شهید «غلامحسین فرهنگی» نقل میکند: «گفتم: داداش! من هم دوست دارم کتاب بخوونم. چرا به من نمیدین؟ اشارهای به قفسه کتابها کرد و گفت: داشتن بیشتر این کتابها جرمه! نباید کسی بفهمه!»
کد خبر: ۵۴۱۲۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۹
همزمان با گرامیداشت هفته دفاع مقدس؛
همزمان با گرامیداشت هفته دفاع مقدس، تابلوی ورودی ۸ روستا از توابع شهرستان تاکستان تعویض شد.
کد خبر: ۵۴۱۱۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۷
شهید «جهانبخش امیدی» از شهدای امدادرسان در ایام دفاع مقدس بود، وی سرانجام اردیبهشت ماه 1363 در حین انجام مأموریت در منطقه مرزی مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. در ادامه به ذکر خاطره ای از رشادت های این شهید والامقام از زبان همسر وی می پردازیم.
کد خبر: ۵۴۱۱۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۷
مادر شهید «عباسعلی ادب» نقل میکند: «با عجله وارد خانه شد. بسته کاغذهای لوله شدهای را برداشت و گفت: «من رفتم. گفتم: «بابات توی ژاندارمریه، اون وقت تو میری تظاهرات؟ گفت: «من چهکار به مردم دارم؟ مطمئن باش بابام بیشتر از همه از وضع مملکت ناراضیه.»
کد خبر: ۵۴۱۰۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۶
شهید «احمد یوسفی» در ۶ مهر ۱۳۶۵ در ماه محرم در ارتفاعات لاری بانه، به علت اصابت ترکش توپ به تمام بدن به شهادت رسید و خانواده یوسفی، دومین شهید خود را به انقلاب اسلامی تقدیم کرد.
کد خبر: ۵۴۱۰۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۶
«احمد» ، یک سال قبل از شهادت ، همرزمان شهید خود را در خواب دیده بود که به وی وعده داده بودند او به زودی به آنان ملحق خواهد شد.
کد خبر: ۵۴۱۰۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۶
سری سی و دوم؛
به پاس رشادت، مجاهدت و ايثارگری شهدا و رزمندگان استان در دوران دفاع مقدس، نوید شاهد چهارمحال و بختیاری مجموعهای از عکسهای تاریخی به جای مانده از شهدا و رزمندگان استان با عنوان «در قاب خاطره ها» برای علاقمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۵۴۱۰۷۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۷/۰۶
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان قزوین:
باید دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس از جمله استقلال، عزت، امنیت و توسعه و پیشرفت ایران در همه عرصههای نظامی، علمی و فناوری برای آحاد جامعه بازگو شود تا همگان به اهمیت این دوران پی ببرند.
کد خبر: ۵۴۰۹۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۳۱
با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا؛
در آستانه بزرگداشت هفته دفاع مقدس، برنامه «افتخار کوچه، آبروی محله» با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا برگزار میشود.
کد خبر: ۵۴۰۷۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۳۰
سیری در کلام شهیداسمی:
شهید «ابراهیم اسمی» از شهدای مدافع حرم است. مادرش از او روایت میکند: «من اصلاً راضی نمیشدم که ابراهیم به سوریه برود هر کاری میکرد که من را راضی کند. آخر تلاشش جواب داد و من با یک شرط رضایت دادم . به او گفتم: ابراهیم برایت یک شرط دارم! به شرطی اجازه می دهم که یک روز در میان از آنجا به من زنگ بزنی؟حتی قبل از کما با بی حالی و نفس های آخرش با من صحبت کرد. تا آخرین لحظه به قولش عمل کرد.»
کد خبر: ۵۴۰۳۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۳
قسمت دوم خاطرات شهید حسین شعبانی
مادر شهید «حسین شعبانی» نقل میکند: «قبل از افطار رفتم خانه تا ماست و سبزی بیاورم و سفره را آماده کنیم. وقتی رسیدم جلوی در خانه دیدم حسین آنجاست. ظرف ماست و سبزی را از من گرفت و به من گفت: مادر! اینها برای تو سنگین است؛ من همه وسایل را میآورم. ناگهان یادم آمد که حسین شهید شده ...»
کد خبر: ۵۴۰۲۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۵
غیرت و شجاعت شهید سرخی؛
همرزم شهید «محمدعلی سرخی» در ذکر خاطره ای از رشادت های وی می گوید: در حین حمله دشمن بعثی کمک تیرانداز او به شهادت میرسد و خودش زخمی میشود، برای اینکه مبادا تیربار مورد استفاده دشمن قرار گیرد، با شجاعت تمام و بدنی مجروح قطعات اصلی تیربار از جمله قطعه تپانچه ای شکل را همراهش به خاکریز دوم رساند.
کد خبر: ۵۴۰۲۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۴
قسمت نخست خاطرات شهید حسین شعبانی
مادر شهید «حسین شعبانی» نقل میکند: «چند روز قبل از این که جنازه حسین را بیاورند شبی در خواب دیدم که حسین از جبهه آمده؛ به او گفتم: حسین جان! خوش آمدی بیا تا صورتت را ببوسم. گفت: مادر از کف پایم بوسه بگیر!؛ رفتم طرف سر او و پتو را کنار زدم دیدم حسین سر در بدن ندارد.»
کد خبر: ۵۴۰۱۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۴
طرح خاطره نگاری از 25 نفر از والدین و همسران معزز شهدا و جانبازان 50 درصد و بالاتر به همت بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان پاسارگاد برگزارشد.
کد خبر: ۵۴۰۰۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
پدر شهید «محمدرضا هراتیان» نقل میکند: «گفت: دارم میرم جبهه! بابا! کمکهای پشت جبهه یادتون نره! مسجدها رو خالی نکنین! اونا سنگرهای پشت جبهه هستن!»
کد خبر: ۵۴۰۰۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۲
مادر شهید «حسن معمار» نقل میکند: «حسن گفت: چرا تا حالا سرخه توی جنگ شهید نداده؟ بچهها گفتند: «چیه؟ عجله داری؟» به شوخی گفت: «نکنه شهید اول سرخه من باشم!»
کد خبر: ۵۴۰۰۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۲