امشب پدرم شهید میشود
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید ابراهیم رحیمی شهواری يكم مرداد 1336، در روستای گوربند از توابع شهرستان ميناب به دنيا آمد. پدرش محمد، كشاورز بود و مادرش زهرا نام داشت.
در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. ازدواج كرد و صاحب سه پسر و دو دختر شد. سوم خرداد 1365، در فاو عراق بر اثر اصابت تركش به صورت و شكم، شهيد شد. مزارش در روستاي پشته شهوار تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.
خاطرهای از شهید ابراهیم رحیمی شهواری (نوشته همسر شهید)
ابراهیم برای من همسری مهربان و دلسوز بود. یک شب بعد از اینکه شاممان را خوردیم گفت دیشب خواب دیده که اسکورت امام خمینی(ره) شده و من از این حرف او خندهام گرفت و گفتم مگر این کار ممکن است، تو کجا و آقا خمینی کجا، اما ابراهیم گفت من برایم روشن است که روزی به او خدمت خواهم کرد.
چند روز بعد ابراهیم به استخدام سپاه درآمد و یک روز همینطور که در خانه نشسته بودم ابراهیم آمد و گفت سه ماه ماموریت دارم که به اهواز بروم. بالاخره روز 10 رمضان قرار شد اعزام شود. صبح آن روز زودتر از همیشه از خواب بیدار شد و بعد از بیدار کردن فرزندانش آنها را بوسید و دست آنها را در دست هم قرار داد و آنها را روانه خانه عمویشان کرد و سپس رو به طرف من کرد و گفت مواظب خودت باش.
با گفتن این حرفها به طرف خیابان راه افتاد و من با چشمهایم او را بدرقه کردم و بعد از چند قدم که ابراهیم از من دور شد گفتم ابراهیم برایم نامه بنویس، ابراهیم گفت نیازی به نامه نیست، من 23 روز دیگر به خانه میآیم. مدتی گذشت، در یکی از شبها باد عجیبی میآمد، در همان شب پسر 4 سالهام مدام میگفت امشب پدرم شهید میشود و هر کس به خانه میآمد، پسرم همین حرف را به او میزد و من او را دعوا میکردم.
تا اینکه صبح زود برادرم آمد، خیلی ناراحت بود، میخواست چیزی به من بگوید اما نمیتوانست با اینکه من خیلی صبور بودم اما دیگر طاقت نیاوردم و از او پرسیدم که چه شده اما او چیزی نگفت تا اینکه صدای گریه زنهای همسایه را شنیدم که گریه میکردن و میگفتن بچههای ابراهیم یتیم شدند، با این حرفهای مردم فهمیدم که ابراهیم شهید شده.