خاطره‌‌ای از شهید «محمد ملایی سیروئی»
دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۱۷
مادر شهید نقل می‌کند: «زمانی که می‌رفت پیراهن سفید به تن داشت اما وقت برگشتن پیراهن مشکی بر تن کرده بود و گفت چه خوب است آدم اینجوری شهید شود.»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید محمد ملایی سیروئی بيست ‌و دوم دی ماه 1342، در روستای سيروئيه از توابع شهرستان حاجی‌آباد چشم به جهان گشود. پدرش يارالله، كارگر بود و مادرش سكينه نام داشت.

تا پايان دوره راهنمايی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. بيست‌ و دوم خرداد 1362، در سومار توسط نيروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به جمجمه و سينه، شهيد شد. مزار او در زادگاهش واقع است.

بی

خاطره‌ای از شهید محمد ملایی سیروئی:

چه خوب آدم اینجوری شهید بشه

برای زیارت به شیراز رفته بودیم، ایشان بعد از زیارت به گلزار شهدای شیراز رفت وقتی که از گلزار شهدا برگشت به او گفتم کجا رفته بودی، گفت به تشییع پیکر دو شهید از شهدای ارتش رفته بودم. زمانی که می‌رفت پیراهن سفید به تن داشت اما وقت برگشتن پیراهن مشکی بر تن کرده بود و گفت چه خوب است آدم اینجوری شهید شود.

(به نقل از مادر شهید)

دوست دارم شهید شوم

او همیشه برای اقامه نماز به مسجد می‌رفت. از نظر برخورد با تمامی همسایگان و خواهر و برادرش، بسیار مهربان و خوش‌رو بود و با نرمی با آن‌ها صحبت می‌کرد. شهید علاقه زیادی به امام خمینی(ره) داشت به طوری که داوطلبانه به جنگ رفت.

شهید محل خدمتش تهران بود ولی خودش به مناطق جنگی انتقالی گرفت. از رفتار و اخلاقی که از شهید به عنوان الگو به یادگار مانده است اینکه شهید فردی مذهبی بود و به نماز خیلی اهمیت می‌داد. شهید به مسائل اعتقادی علاقه زیادی داشت. آخرین سخنانش این بود که پدر من به جبهه می‌روم به علت اینکه دوست دارم شهید شوم.

(به نقل از پدر شهید)

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده