خاطره‌‌ای از شهید «علیجان مرادی»
شنبه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۰۶
مادر شهید تعریف می‌کند: «بعد از شهادت پسرانم، شنبه و علیجان دیگر دل بیرون رفتن از خانه را ندارم. هر روز با نگاه کردن به عکس‌‌های روی طاقچه، روزم را شب می‌کنم...»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «علیجان مرادی» يكم فروردين 1359، در شهرستان ميناب ديده به جهان گشود. پدرش ميردور (فوت1369) و مادرش روزی نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. شغلش آزاد بود. ازدواج كرد. با نيروی انتظامی همكاری می‌كرد. بيست‌ و هفتم مرداد 1380، در بخش بشاگرد ميناب توسط اشرار و قاچاقچيان بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. پيكرش را در همان جا به خاک سپردند.

نگاه مادرانه به قاب عکس‌های روی طاقچه

نگاه مادرانه به قاب عکس‌های روی طاقچه

فرزندانم را به سختی بزرگ کردم. آن زمان جزء نیروی انتظامی بود. یک سال بیشتر نبود که ازدواج کرده بود. همیشه به من سر می‌زد. به او می‌گفتم: «علیجان تو این کوه و کمر، صبح تا شب خسته نمی‌شی؟»

می‌گفت: «خسته چی مادر؟ جزء وظایفمه، باید بروم. خودت را نگران نکن من از کارم راضی‌ام.»

خیلی دلش می‌خواست شهید شود. همیشه از شهادت حرف می‌زد. به او می‌گفتم: «مادر اول زندگیت است این حرف‌ها را نزن. من که طاقتش را ندارم. فکرش را هم نمی‌توانم بکنم که یک روز پیشم نباشی.»

بعد از شهادت پسرانم، شنبه و علیجان دیگر دل بیرون رفتن از خانه را ندارم. هر روز با نگاه کردن به عکس‌‌های روی طاقچه، روزم را شب می‌کنم.

(به نقل از مادر شهید، روزی وطن‌خواه)

انتهای پیام/

نگاه مادرانه به قاب عکس‌های روی طاقچه

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده