خاطره‌‌ای از شهید «محمدحسین پوردلیر»
يکشنبه, ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۴۷
فرزند شهید تعریف می‌کند: «2 سال قبل از شهادتش که مسئله گروهک‌ها عنوان شده بود او از هر طریق که می‌توانست با آنها مبارزه می‌کرد. تا اینکه آنها نقشه قتلش را کشیدند تا او را از سر راه خود بردارند...»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «محمدحسین پوردلیر» دوازدهم فروردين 1316، در شهرستان شيراز چشم به جهان گشود. پدرش رمضان (فوت1358) كارمند شركت نفت بود و مادرش كوكب نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته تجربی درس خواند. پاسدار سپاه پاسداران بود. سال 1342 ازدواج كرد و صاحب سه پسر و دو دختر شد. بيست‌ و پنجم مرداد 1360، در بندرعباس مورد سوءقصد نيروهای سازمان مجاهدين خلق (منافقين) قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. پيكرش را در گلزار شهدای همان شهرستان به خاک سپردند. برادرش اكبر نيز شهيد شده است.

بل

روایت شهیدی که توسط منافقین ترور شد

پدرم در زمان‌های قبل از انقلاب همیشه در جلسات مذهبی که مخفیانه در منازل دوستان و آشنایانش برگزار می‌شد شرکت می‌کرد و همیشه به امام و اعلامیه‌هایی که از طرف ایشان در این جلسات آورده می‌شد احترام می‌گذاشت و به فرمایشات ایشان عمل می‌کرد، تا اینکه در سال 1356 انقلاب اسلامی ایران شروع شد.

پدرم یکی از انقلابیون فعال در بندرعباس بود. در همان زمان پدرم در یکی از شرکت‌های کشتیرانی خارجی در بندرعباس مشغول به کار بود. بعد از تعطیل شدن این شرکت‌ها پدرم بیکار شد و به مدت یک سال بیکار بود تا اینکه سپاه پاسداران تشکیل شد. پدرم وارد سپاه شد و مسئولیت سر دبیری دبیرخانه سپاه را بر عهده گرفت. او در کارش بسیار جدی بود، تا اینکه مسئله گروهک‌های مجاهدین پیش آمد.

او بیشتر وقت‌ها با افراد گروهک‌ها که در کوچه و خیابان مشغول چسباندن اعلامیه‌های خود بودند درگیر می‌شد. روزی به خانه آمد و یک پیراهن دستش بود از او پرسیدیم که این پیراهن برای کیست؟ او گفت: «در خیابان با یکی از افراد گروهک‌ها درگیر شدم، پشت یقه لباسش را گرفته بودم و او با فشارخود را به جلو می‌کشید که از دستم فرار کند. در نتیجه دکمه‌های لباسش همگی پاره شد و لباس از تنش بیرون آمد و توانست فرار کند.»

2 سال قبل از شهادتش که مسئله گروهک‌ها عنوان شده بود او از هر طریق که می‌توانست با آنها مبارزه می‌کرد. تا اینکه آنها نقشه قتلش را کشیدند تا او را از سر راه خود بردارند.

ظهر روز پنج شنبه مورخ بیست و دوم مرداد 1360 بود که مطلع شدیم که گروهک‌ها یکی از دوستان با وفای پدرم را به اسم یوسف دقت در خیابان ترور کرده‌اند. در همان تابستان برادر بزرگم به جبهه رفت و از ناحیه دو پا مجروح شد.

(به نقل از فرزند شهید)

بل

انتهای پیام/

بل

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده