خاطره‌‌ای از شهید «عبدالله مسیحی ایسینی»
چهارشنبه, ۰۷ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۱۹
همرزم شهید تعریف می‌کند: «عبدالله مسیحی پسری قد بلند، لاغر اندام و خوش سیما بود؛ همیشه لبخند روی لب‌هایش داشت. او در ارتفاعات پور سلطان در حالی که همراه با شهید محمود حمزه‌ای بود...»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «عبدالله مسیحی ایسینی» يكم دی‌ماه 1340، در روستای ايسين از توابع شهرستان بندرعباس ديده به جهان گشود. پدرش محمدصالح، كشاورز بود و مادرش آمنه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته رياضی درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. سی‌ام مهرماه 1362، در مريوان توسط نيروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به دست و صورت، شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای شهرستان زادگاهش واقع است.

آخرین قله

اخرین قله

بعد از عملیات واللفجر 3 با لندکروز به سمت کرمانشاه حرکت کردیم، در طول مسیر با شهید مسیحی آشنا شدم. از کرمانشاه به سمت کامیاران رفتیم و از آنجا راهی مریوان شدیم. توی مدرسه‌ای در مریوان مدتی ماندیم و بعد به طرف ارتفاعات هزار کانیان رفتیم.

روی تپه امیرآباد، یک مقر دیده‌بانی بود که عبدالله برای شناسایی به آنجا می‌رفت.

من را از آنجا جدا کرده و به گود خزینه منتقل کردند.

عبدالله مسیحی پسری قد بلند، لاغر اندام و خوش سیما بود؛ همیشه لبخند روی لب‌هایش داشت. او در ارتفاعات پور سلطان در حالی که همراه با شهید «محمود حمزه‌ای» بود به شهادت رسید.

(به نقل از همرزم شهید، آقای سیدی)

شوخی به یاد ماندنی

یک شب با تیم سرریگ در ایسین مسابقه داشتیم، آن شب خانه عبدالله خوابیدیم تا صبح به موقع خودمان را برای مسابقه بعدی برسانیم، همان شب با عبدالله تصمیم گرفتیم بچه‌ها را بترسانیم. با یک ملحفه‌ی سفید آدمکی درست کردیم و هر کس که می‌خواست برود دستشویی می‌ترساندیمش.

(به نقل از دوست شهید)

انتهای پیام/

آخرین قله

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده