خاطره‌‌ای از شهید «سید عبدالحسین عمرانی»
سه‌شنبه, ۰۳ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۵۰
خواهر شهید تعریف می‌کند: جبهه، اخلاق سید عبدالحسین را تغییر داد، نگاهش که می‌کردم لذت می‌بردم. جبهه از او عارف و زاهد ساخته بود. بعد از شهادتش، سید عبدالرضا حدیث قدسی نشانم داد و ...

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «سید عبدالحسین عمرانی» نهم شهريور 1335، در شهرستان ميناب به دنيا آمد. پدرش سيدمحمد، كارمند بود و مادرش كاظميه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. معلم بود. سال 1358 ازدواج كرد و صاحب يک پسر و سه دختر شد. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. بيست‌ و يكم بهمن ماه 1364، در اروندكنار آبادان بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر او را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.

جبهه از او عارف و زاهد ساخته بود

شهیدی که جبهه از او عارف و زاهد ساخته بود

جبهه، اخلاق سید عبدالحسین را تغییر داد، نگاهش که می‌کردم لذت می‌بردم. جبهه از او عارف و زاهد ساخته بود.

بعد از شهادتش، سید عبدالرضا حدیث قدسی نشانم داد و گفت مصداق بارزش سید عبدالحسین بود.

حدیث را خوب به خاطر دارم؛ (من طلبی وجدنی، و من وجدنی عرفنی، و من عرفنی احبنی، و من احبنی عشقنی، و من عشقنی عشقته، و من عشقته قتلته و من قتلته فعلی دیته، و من علی دیته، فانا دیته.)

یعنی آن کس که مرا طلب کند می‌یابد، آن کس که مرا یافت، می‌شناسد، آن کس که دوستم داشت به من عشق می‌ورزد، آن کس که به من عشق ورزید من نیز به او عشق می‌ورزم، آن کس که به او عشق ورزیدم کشته‌ام می‌شود و آن کس که کشته‌ام می‌شود، خون بهایش بر من واجب است و آن کس که خون بهایش بر من واجب است پس من خودم خون بهایش هستم.

سید عبدالرضا می‌گفت قبل از هر عملیاتی وصیت‌نامه می‌نوشت، از کاروان شهدا که عقب می‌ماند، می‌گفت وصیت‌نامه‌ام بی‌اعتبار است تا عملیات بعد که دوباره وصیت‌نامه‌ی جدید می‌نوشت و می‌گفت وصیت‌نامه‌ی قبلی اعتبار ندارد.

آخرین وصیت‌نامه‌اش را قبل از عملیات والفجر هشت نوشت.

(به نقل از خواهر شهید، مهدیه سادات عمرانی)

انتهای پیام/

جبهه از او عارف و زاهد ساخته بود

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده