خاطره‌‌ای از شهید «عبدالمجید قنبری باغستانی»
چهارشنبه, ۲۳ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۰۶
مادر شهید تعریف می‌کند: حسینیه امام جعفر صادق(ع) مراسم تعزیعه‌خوانی بود، من و عبدالمجید هم شرکت می‌کردیم؛ وقتی به خانه برمی‌گشتیم می‌گفت: می‌خواهم شبیه‌خوان بشوم و نقش حضرت ابوالفضل(ع) را داشته باشم.

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «عبدالمجید قنبری باغستانی» يكم ارديبهشت 1346، در شهرستان بندرعباس ديده به جهان گشود. پدرش غلام و مادرش سكينه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و ديپلم گرفت. سپس به فراگيری علوم دينی در حوزه علميه پرداخت. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت . هجدهم تير ماه 1365، با سمت تخريب‌چی در قلاويزان هنگام بازگشايی خط بر اثر انفجار مين و اصابت تركش آن و قطع دست و پا، شهيد شد. پيكر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند. او را عباس نيز می‌ناميدند.

ال

بازی کودکانه، سرآغاز حماسه‌ای بزرگ

حسینیه امام جعفر صادق(ع) مراسم تعزیعه‌خوانی بود، من و عبدالمجید هم شرکت می‌کردیم؛ وقتی به خانه برمی‌گشتیم می‌گفت: می‌خواهم شبیه‌خوان بشوم و نقش حضرت ابوالفضل(ع) را داشته باشم. یک روز با پسر همسایه به خانه آمد و گفت: این هم شمر تعزیه! و بعد رو به من ادامه داد: مادر تو هم چادرت را سر کن و حضرت زینب(س) باش. نمی‌خواستم دلش بشکند، قبول کردم. آن روز به خواست عبدالمجید تعزیه‌ی 3 نفری برپا شد.

سال‌های سال از آن ماجرا گذشت؛ عبدالمجید که به شهادت رسید، پدرش با بغض گفت: از بس بچه را بردی مراسم روضه‌خوانی و تعزیه، شمشیر و خنجر دید، علاقه به جنگیدن پیدا کرد و شد آنچه نباید می‌شد...

(به نقل از مادر شهید، سکینه زمانی)

ال

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده