شهید فرخینژاد، فرماندهای لایق و توانمند
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «اسماعیل فرخینژاد» بيست و پنجم بهمن ماه 1341، در شهرستان آبادان چشم به جهان گشود. پدرش محرم، نقاش خودرو بود و مادرش مرضيه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و ديپلم گرفت. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. بيستم دی ماه 1365، با سمت فرمانده گردان كربلای 5 در شلمچه بر اثر اصابت تركش خمپاره به سر، شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
شهید فرخینژاد، فرماندهای لایق و توانمند
غربت عجیبی داشت؛ حتی در شهر بندرعباس که زندگی میکرد. شاید دوستان و حتی خانوادهاش هم نمیدانستند که به عنوان نیروی کلیدی و در کسوت یک فرمانده در جبهه و جنگ دارد فعالیت میکند. این قدر خاکی و بیادعا بود که هیچ کس به راحتی از این قضیه مطلع نمیشد؛ مگر همرزمانش که با او رفت و آمد داشتند و کار میکردند.
شهید فرخینژاد، به راستی خودش را ساخته بود. او هم در بعد نظامی انسان وارسته، توانمند، شجاع و باهوش بود و هم در بعد معنوی. در بعد نظامی و عقیدتی و معنوی هم نسبت به خودش و هم زیر مجموعهاش دغدغه داشت.
در بعد نظامی و آموزش خودش را بیشتر از نیروهایش محک میزد. چون فرماندهی که میخواهد در میدان جنگ، نیرو را هدایت و فرماندهی کند؛ نباید کم بیاورد، اگر بر خلاف این باشد؛ نمیتواند فرماندهی کند.
شهید فرخینژاد، با همهی غربتی که داشت برای همه بسیار عزیز و محبوب بود، علت این محبوب بودن، خود ساختگی و خود سازی بود.
در عملیات والفجر هشت، بعد از گردانهای خط شکن غواص؛ گردانهای دیگری وارد خط میشدند، یکی از این گردانها گردان اسماعیل فرخینژاد بود.
او از خط و حد و مرزی که لشکر برای پیشروی تعیین کرده بود؛ جلوتر رفت و با کمک گردانهای دیگر، بعثیها را توی باتلاق گیر انداخت و آنها را اسیر کرد و به عقب آورد.
این کارش بیانگر این بود که او فرماندهای لایق، توانمند و از خود گذشته است. شهید فرخینژاد، در کارهای عملیاتی کم نمیگذاشت، هر چه در توان داشت، به کار میگرفت تا نتیجهی قابل قبولی حاصل شود، همین مسئله عاملی شده بود برای موفقیت و سربلندی او در همهی صحنههای نبرد. او همیشه با دست پر از عملیاتها برمیگشت.
(به نقل از همرزم شهید، محمد خدابخش صوغانی)