شهیدی که از کودکی تا شهادت الگویی ماندگار شد
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «حسن زمانی» سوم خرداد 1326، در روستای بيكاه از توابع شهرستان رودان ديده به جهان گشود. پدرش حسين، كارگر بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا دوم نهضت سواد آموزی درس خواند. پاسدار بود. سال 1350 ازدواج كرد و صاحب پنج پسر و دو دختر شد. هفدهم آذر ماه 1366، در بندرعباس هنگام انجام مأموريت بر اثر برخورد با پروانه شناور در خليجفارس غرق شد و به شهادت رسيد. پيكر او را در زادگاهش به خاک سپردند.
بسم رب الشهداء و الصدیقین
در گذرگاه تاریخ، وقتی صفحات آن را ورق زده و مروری بر زندگی انسانهای مؤمن و متقی میاندازیم، درمییابیم که این افراد همیشه ناشناخته، پنهان و دور از هرگونه سر و صدای جنجالی زندگی کردهاند. آنان تنها برای رضای خداوند گام برداشته و مظلومانه به دیدار حق شتافتهاند. در چنین زمانهایی است که مردم، با تأمل در ظرف وجودشان، این افراد را از دلهای مدفون شده بیرون کشیده و برای چند صباحی، نامشان را در روح زرین دل به یادگار نگه میدارند.
در این سیر تاریخی، در سوم خرداد سال ۱۳۲۶، در روستای بیکاه، فرزندی پاک در خانوادهای مظلوم و مستضعف اما خداشناس پا به عرصه وجود گذاشت. خانوادهاش او را "حسن" نامیدند. این کودک در دامان مادر و با وجود تمامی مشکلات و مسائل زمان، رشد کرد و به تدریج بزرگ شد. حسن وارد دبستان شد و تا سال چهارم ابتدایی تحصیل کرد. اما پدر، به دلیل کوهی از مشکلات، دیگر نتوانست او را به مدرسه بفرستد. حسن نوجوان مجبور شد که به دنبال کار برود تا بتواند از درآمد حاصله به خانواده کمک کند.
او در این دوران کودکی افتاده و سر به زیر بود. از ده سالگی، نماز خواندن را آغاز کرد و هم پای دیگر برادران، همراه پدر در مجالس عزاداری شرکت میکرد. این حضور، او را با روح شهادت طلبی آشنا کرد و دلش را برای امام حسین(ع) روانه کربلا میساخت. حسن همچنان در تلاش بود که به سن سربازی رسید. او پس از معرفی به یگان مربوطه، به خدمت اعزام شد و بعد از مدتی از خدمت ترخیص و معاف گردید. سپس به زادگاهش بازگشت و به کارهای کشاورزی پرداخت.
او که همواره در انجام دستورات اسلام پیشگام بود، با دختری از زادگاهش ازدواج کرد. ثمره این ازدواج هفت فرزند بود؛ پنج پسر و دو دختر. بعدها در جبهههای حق علیه باطل حضور یافت.
حسن در این زمان، چهرهای مصمم و با اراده داشت. او با رویی گشاده با دوستان و اقوام برخورد میکرد و صلهرحم از ویژگیهای خاص او بود. برای تأمین معیشت خانواده، به خارج از کشور و به ابوظبی رفت و پس از مدتی دوباره به وطن بازگشت. حسن که لحظهای بیکاری را بر خود روا نمیدانست، به شهرهای تهران و خرمشهر سفر کرد تا با انبوه مشکلات زندگی دست و پنجه نرم کرده و با ارادهای پولادین بر آنها غلبه کند.
با پیروزی انقلاب اسلامی، او فعالتر از همیشه در تمام فعالیتهای زادگاهش حضور پیدا کرد و قوت قلبی برای دوستانش بود. پس از پیروزی انقلاب، احساس کرد مسئولیتی خطیر بر عهده دارد و آن پاسداری از انقلابی بود که با خون به ثمر رسیده بود. بدینسان، در ۲۵ مرداد ۱۳۵۹ به سپاه پاسداران پیوست. در طول خدمت در سپاه، مأموریتهای مختلفی را با موفقیت پشت سر گذاشت.
از زمان شروع جنگ تحمیلی، او مدت بیش از دو سال را در جبهههای مختلف نبرد، از جمله سید جابر، کوشک، خرمشهر و مجنون، حضور یافت و در عملیاتهای بزرگی همچون بیتالمقدس، بدر و والفجر ۸ شرکت کرد. او چنان جنگید که کفر را به زانو درآورد. در طول حضور در جبهه، یک بار بر اثر اصابت ترکش به ناحیه شکم مجروح شد و پس از بستری شدن در بیمارستانهای شهید بقایی اهواز و شهید صدوقی اصفهان و گذراندن دوران نقاهت، دوباره به محل خدمت خویش بازگشت تا به پاسداری از انقلاب ادامه دهد.
با آغاز شرارتهای اخیر استکبار جهانی در خلیج فارس، او نیز برای پاسخگویی به این تهدیدات، روانه آبهای نیلگون خلیج فارس شد. او گامهای استوار خویش را در این مسیر برداشت و دفتر خاطراتش را ورق زد. از میان کلمات دفترش، چنین جملاتی به یادگار مانده است: "تا قطرهای خون در بدن داریم خواهیم جنگید و تا حقمان را از ابرقدرتها نگیریم دست از جنگ نخواهیم کشید. این جنگ برای ما یک رحمت است و جبهه رفتن یک درس بزرگ."
از دیگر خصوصیات اخلاقی او، مساعدت و همکاری با دوستان در امور زندگی بود. هیچگاه از هیچ کمکی دریغ نمیکرد و انجام اعمال عبادی را همواره بر هر کاری مقدم میدانست. نماز شب و مطالعه قرآن از اعمال همیشگی او بود.
او در روزهای آخر زندگی خود گفته بود: "اگر ما پیرو فرمایشات رهبری باشیم، بر تمام دنیا پیروز خواهیم شد. اگر فرامین حضرت امام را اجرا کنیم، جریان انقلاب خود به خود پیش خواهد رفت."
روز قبل از شهادتش، چهرهاش کاملاً تغییر کرده بود، گویا از چیزی خبر داشت. آرام حرکت میکرد، در حال تفکر بود و از شهادت خبر میداد. سرانجام، در تاریخ ۱۷ آذر ماه ۱۳۶۶، در آبهای خلیج فارس، به سوی معبود شتافت.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.