وصیت‌نامه شهید «صادق کهوری»
دوشنبه, ۰۶ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۰۶
شهید «صادق کهوری» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: ای همشهریان، ای هم‌سنگران و ای برادران! فقط یک خواهش دارم؛ امام را تنها نگذارید و سنگر مرا خالی نگذارید. ای کاش هزار جان داشتم و همه را فدای اسلام می‌کردم.

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «صادق کهوری» هجدهم شهريور 1348، در روستای گردكان از توابع شهرستان حاجی‌آباد ديده به جهان گشود. پدرش غلام، كشاورزی می‌كرد و مادرش سكينه نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. او نيز كشاورز بود. سال 1365 ازدواج كرد. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. چهارم دی ماه 1365، در ام‌الرصاص عراق به شهادت رسيد. پيكرش مدت‌ها در منطقه باقی ماند و پانزدهم ارديبهشت 1376، پس از تفحص در گلزار شهدای شهرستان بندرعباس به خاک سپرده شد.

زر

وصیت‌نامه شهید:

پشتیبان ولایت فقیه باشید و نگذارید سنگرم خالی بماند

بسم الله الرحمن الرحیم

"إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ."

با سلام و درود به امام زمان(عج) و نایب بر حقش، خمینی بت‌شکن و همچنین درود و سلام به تمامی رزمندگان سلحشور اسلام و امت حزب‌الله ایران.

با اینکه خداوند این‌ همه نعمت به ما عطا کرده، ما نتوانسته‌ایم آن‌ گونه که باید در راه او خدمت کنیم.

پدر و مادر عزیزم، شما بزرگ‌ترین نعمت‌های خداوند بودید. با تمام سختی‌ها و مشکلات مرا بزرگ کردید و به این سن رساندید، اما من نتوانستم زحمات شما را جبران کنم.

پدر و مادرم، اگر من شهید شدم، مبادا برایم گریه کنید، چرا که ممکن است این کار باعث تضعیف روحیه دیگران شود و فرزندانشان را از رفتن به جبهه بازدارند. مادر، اگر روزی خواستی برایم گریه کنی، برای علی‌اکبر امام حسین(ع) گریه کن که ثواب دارد. امام ما واقعاً مظلوم بود. مادر عزیزم، همیشه از خدا بخواه که این امانت ناقابل را از شما بپذیرد.

پدر و مادر مهربانم، بعد از هر نماز، فقط برای سلامتی امام دعا کنید و همیشه شکرگزار خدا باشید که توانستید فرزندتان را بزرگ کنید و او را در راه اسلام فدا کنید.

خواهرانم، اگر من شهید شدم، اصلاً ناراحت نباشید و برای من گریه نکنید. هر وقت به یادم افتادید، برای حضرت رقیه(س) گریه کنید.

برادران عزیزم، از شهادت من ناراحت نباشید. فقط از خدا بخواهید این امانت ناچیز را از شما بپذیرد.

ای همشهریان، ای هم‌سنگران و ای برادران!
نگذارید سنگر من خالی بماند و اسلحه‌ام بر زمین بیفتد، همان‌طور که ما نگذاشتیم سنگر برادران شهیدمان خالی بماند.

ای فامیل و اقوام، از رفتن من ناراحت نباشید. فقط یک خواهش دارم؛ امام را تنها نگذارید و سنگر مرا خالی نگذارید. ای کاش هزار جان داشتم و همه را فدای اسلام می‌کردم.

از همه فامیل و آشنایان می‌خواهم که اگر از من بدی دیده‌اند، به حرمت امام حسین(ع) مرا ببخشند و برایم طلب آمرزش کنند.

خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی (عج)، خمینی را نگه دار!

زر

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده