خواهر شهید «محمدرضا ناصریان» نقل میکند: «همه توی حیاط بودیم. محمدرضا کنار همسرش بود. به او گفت: سکینه! گنجشکها رو میبینی! از بالای درخت پرواز کردن و رفتن! من هم باید از کنار تو پرواز کنم!»
شهید «محمود امیدوار» یکم مرداد ۱۳۴۲ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. مظلوم بود و صبور. کودکی را در خانوادهای مذهبی و مبارز گذراند، چنانکه در خانه همیشه حرف از دین بود و مبارزه. وی نوزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در منطقه دارخوین، عملیات الیبیتالمقدس، ترکش به پهلویش اصابت کرد و به شهادت رسید.
برادرزاده شهید «علیاکبر ابراهیمی» نقل میکند: «عمو را دیدم که بالای سر شهید شیرعلی گریه میکرد. زیر لب چیزهایی میگفت؛ نامفهوم نامفهوم. یکییکی با شهید وداع کردند و سوار اتوبوس شدند، ولی عمو... روزهای مراسم اربعین شهید شیرعلی، همزمان با مراسم هفت عمو شد.»
همرزم شهید «عباس جمال» نقل میکند: «اسلحه زیر پتو به صورت موّرب بود. تیر قبل از رسیدن به پای عباس از پتوها رد شد و مجروحیت سطحی برداشت و با پانسمان خوب شد. میگفت: این تیر هدف داشت. میخواست هوشیارم کنه.»
شهید «علی حسنبیکی» دوم دیماه ۱۳۳۹ در شهرستان دامغان متولد شد. آرامش و متانت و ادب علی زبانزد اهل محل و همه فامیل بود. روحیه جهادی و تلاشگرش در خانواده شکل گرفت و راهی جبهه شد. سرانجام ششم فروردین ۱۳۶۱ در عملیات فتحالمبین به شهادت رسید.
شهید «داود نجمالدین» نوزدهم شهریور ۱۳۴۴ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. نماز اول وقت و احترام به پدر و مادرش را هیچگاه ترک نمیکرد. او بیست و یک ماه در جبهه جنوب حضور داشت و مسئول تبلیغات گردان بود. سرانجام سیام فروردین ۱۳۶۴ در پادگان حمید به شهادت رسید.