عملیات فتح المبین با رمز یازهرا سلاماللهعلیه از روز دوم فروردین ماه سال 1361 به مدت 8 روز در چندین مرحله با هدف پاکسازی مناطق اشغالی وعقب راندن نیروهای بعثی با همکاری نیروهای سپاه، بسیج و ارتش در منطقه غرب رودخانه کرخه در استان خوزستان انجام شد.
شهید حریم و امنیت «پویا اشکانی» که نام پدرش «عباس» است در چهارم آذر ماه 1377، در «کمال شهر» کرج چشم به جهان گشود. وی در بیست و دوم آذر ماه 1396، درحالیکه سرباز بود در یک ماموریت بعد از جانفشانی و دلاوری در راه امنیت و حریم هموطنان به شهادت رسید.
شهید عبدالرحمن ربانی دهم خرداد 1340 در یکی از روستا های توابع بجنورد به دنیا آمده و به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت که در نهایت بیستم دی ماه 1359 به مقام شهادت نائل گردید.
شهید محمدرضا ديزوي دوازدهم تير 1336، در روستاي بنادكوك از توابع شهرستان تفت به دنيا آمد. هجدهم دي 1357، در پلنواب يزد هنگام تظاهرات عليه رژيم شاهنشاهي بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد.
شهید عباسعلی افتخاري شاه آباد يكم شهريور 1340، در روستاي سعيدآباد از توابع شهرستان تفت به دنيا آمد.به عنوان سرباز يكم پياده ارتش در جبهه حضور يافت. سوم دي 1360، در بستان بر اثر اصابت تركش گلوله توپ به شهادت رسيد.
شهید مظاهر مومنیان، مظاهر هشتم مرداد 1343، در شهرستان شهرضا چشم به جهان گشود. پدرش علی اکبر، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. کارگر بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور يافت. هفدهم آبان 1361، در دزفول بر اثر اصابت ترکش شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
شهید محمدرضا پارساييان به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. بيست و يكم بهمن 1364، با سمت فرمانده گردان امام علي(ع) در اروندكنار بر اثر اصابت تركش به سر و پهلو، شهيد شد.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح امروز (پنجشنبه) در همایش بزرگ اقتدار عاشورایی بسیج و اجتماع باشکوه دهها هزار نفر از بسیجیان و جوانان پُرشور و انقلابی در ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی تهران حضور یافتند.
پدر به جبهه رفته بود و دختر کوچک خانواده مدام بهانه او را می گرفت. عباس در تماس مخفیانه ای به پدر می گوید شما برگردید و نوبت من است که به جبهه بروم ...
جانباز هفتاد درصد جنگ تحمیلی برادر مرتضی دریائیان اهل بندر ریگ است. این رزمندة سال های دفاع مقدس در عملیات های مختلفی شرکت کرده و بارها زخمی و مجروح شده است. سرتاسر بدنش هنوز پر از یادگارهای خط مقدم و نبرد با دشمن و در عین حال افتخارآمیز است. مجموعه خاطرات این بسیجی دلاور می تواند کتابی را تشکیل دهد، کتابی که به هرحال باید روزی به نگارش درآید تا آیندگان بدانند که مردم دلیر ایران برای آزادی و استقلال میهن خود چه خون بهای سنگین و توان فرسایی پرداخته اند. در یک تابستان گرم و شرجی زده و در روز هیجدهم تیرماه 1386 به بند رریگ و منزل برادر مرتضی دریائیان رفتیم و پای خاطرات مفصل این بسیجی نشستیم.
امیر مختار فرمانده گردان بود. زمانی که به او خبر دادند جسم پاک 15 تا از بچه های عملیات فتح المبین زیر آتش عراقی ها مانده، رفت و همه ی آنها را به عقب برگرداند...