در اين لحظه حساس براى اينكه بتوانم خدمتى به انقلاب اسلامى كنم عازم جبهه هاى ناگسستنى حق عليه باطل شدم تا بتوانم باتمام رزمندگان اسلام ضربه اى بزرگ برپيكر صدام و امپرياليسم آمريكا و جيره خواران داخليش بزنم .

دست از پشتيبانى اين كشور اسلامى برندارید/ تاملی در وصیت نامه شهيد علي خواجه

نوید شاهد فارس : شهيد علي خواجه درسال 1338 در روستاي بايگان از توابع شهرستان فيروز آباد ديده به جهان گشود .  دوران ابتدايي را در مدرسه سعدي بايگان ،راهنمايي و دبيرستان را در شهرستان فيروزآباد مشغول به گذراند. در همان دوران کودکي که حرف جنگ با دشمن بود بچه هاي همکلاسي را جمع مي کرد و برايشان سخنراني مي کرد و حرفهاي امام را به گوش آنها مي رساند .
او تا کلاس سوم دبيرستان به تحصيل ادامه داد و بارها مي گفت من هنگام درس خواندن نمي توانم به خوبي به انقلاب اسلامي و وطنم خدمت کنم  شايد با ترک تحصيل و قبول مسئوليتي ديگر بتوانم خدمتي ناچيز به ميهنم بکنم درس خواندن را رها کرد و در نيروي ارتش تيپ 55 هوابرد شيراز شرکت کرد و بعد از آموزش به مرخصي آمد و بلافاصله به جبهه رفت و بعد از 35 روز نبرد در تاريخ  14 مهر ماه 1361 به درجه رفيع شهادت نائل گشت که در قريه بايگان به خاک سپرده شده است.

(متن وصیت نامه)
بسم الله الرحمن‌الرحيم
بنام خدا و به نام سالار شهيدان حسين (ع) كه مرگ سرخ را بر زندگى با ذلت ترجيح داد و با خون خود توانست درسى بزرگ بر ظالمان تاريخ بدهد و نهال اسلام را آبيارى كند و درود برچنين رهبرانى كه درس شهادت را به ما فهماندند و ما توانستيم در اين زمان به پيام امام حسين لبيك بگوييم‌.

آرى امام با پيام تاريخ سازش توانست ملت ايرن را بيدار كند و خودش در پيشاپيش ملت علم را بدست گرفت و بركفر شتافت. بلى اولين حرفى كه مى خواهم بر زبان بياورم اين است كه بايد برادران و ملت ايران دست از پشتيبانى اين كشور اسلامى برندارند پدرم و مادرم و برادرم و خواهرانم دراين لحظه حساس براى اينكه بتوانم خدمتى به انقلاب اسلامى كنم عازم جبهه هاى ناگسستنى حق عليه باطل شدم تا بتوانم باتمام رزمندگان اسلام ضربه اى  بزرگ برپيكر صدام و امپرياليسم آمريكا و جيره خواران داخليش بزنم .

تو اى پدر چه رنجهايى‌ كه برايم كشيدى و چه قدر دستهايت‌ سوخت و در چشمهايت دود رفت تا مرا به اين حد رساندى و تو اى مادرم چه بى خوابيهايى كه برايم  كشيدى و پرورش دادى از شما بيش‌ از حد سپاسگزارم و مطمئن باش كه نمى توانم جبران كنم

تو اى پدر و مادرم همانطور كه هرچه مى خواستم دريغ نداشتيد آفرين برچنين پدران ومادرانى كه اينگونه فرزندانى را پرورش دادند و عازم جبهه هاى حق عليه باطل مى كنند و شما اى برادرم و شما اى خواهرانم همانطور كه به شما نصيحت مى كردم در زندگى صبور و استوار باشيد

و شما ها حسين وار وزينب وار به زندگى خود ادامه دهيد از تمامى دوستان و قوم و خويشان كه ازدست من شايد ناراحت شده باشند خواهش مى كنم كه مرا ببخشند. آرى زندگى چند صباحى بيشتر نيست هرروز كه زمان سپرى مى گردد زندگى پيچيده تر مى شود و دوستان و برادران ما اشرف مخلوقات هستيم بايد تصميم بگيريم در زندگى خود برنامه اى داشته باشيم تا بتوانيم دراين چند روزى كه دراين دنيا مهمان هستيم به وطن اسلامى خود خدمت كنيم‌.
درضمن به تمامى دوستان و برادران سلام مى رسانم والسلام

انتهای متن/
منبع: پرونده فرهنگی، مرکزاسناد ایثارگران فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده