خون شهید، ضامن ضربان مداوم رگ‌های امت اسلامی است

مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
با سلام و دعاي خير براي سلامتي و طول عمر با عزت حضرت امام و با سلام و درود به رزمندگان جان بر كف اين انقلاب.

مرا حلال کنید

 باري پدر اگر شهيد شدم اولاً آن همه زحمات پدر و فرزندي را كه براي من كشيديد مرا حلال نمائيد، پدر عزيز مي دانم مهر و محبت پدر فرزندي از ياد نمي رود ولي وصيت مي كنم كه در راه دين و قرآن فدا كرده ايد.

ادامه دهنده راهم باشید

 پدر به شما سفارش مي كنم كه اگر شهيد شدم راهم را ادامه بدهيد اگر قدرت جبهه داريد در جبهه و اگر قدرت رفتن به جبهه نداريد در پشت جبهه كمك كنيد و رهبر عزيزمان را تنها نگذاريد، قدر اين انقلاب را بدانيد كه با خون هزاران شهيد بدست آمده از آن محافظت نماييد چون عهد و پيمان با خداي با خداي خود بستم كه آخرين قطره خون كه در بدن دارم نثار فريضه الهي نمايم چون امروز جنگ بين كفار و اسلام است.

از حضرت علی (ع) درس شهادت یاد گرفتم

 آري پدر از علي(ع) درس شهادت را ياد گرفتم،آنانكه در ميدان نبرد حق و باطل در راه خدا و پيشبرد مكتب الله جان خود را هديه مي كنند به هيچ وجه مرده نيستند كه شهادت پايانگر مرگ ها و مردگي هاست و خون شهيد ضامن ضربان مداوم رگ هاي امت اسلامي و حضور همیشگی شهيد و بزرگترين مانع سؤ استفاده ها و فرصت طلبي ها است.

 آري پدرم زمان عروج است. زمان، زمان ناله هاي آخرين است. مكان، مكان در خون غلطيدن است چه زيباست ناله هاي آخرين را در كنار عاشقان و عارفان شب و شيران روز سر دادن چه شور انگيز است در كنار دوستان فرياد الله اكبر گفتن و بر خصم يورش بردن.
 من غبطه مي خورم به اين ايثار ها و دلاوري ها، شور عجیبی دارم كه در  دل دارم که همسنگرم توفيق بيابد و من بمانم.

شعری برای تسلای خاطرت مي نويسم:

خداوندا از عمر ما بكاه و بر عمر رهبر افزا   
رزمندگان ما را پيروزشان بگردان
اسيران حزب الله آزادشان بگردان