خاطره‌‌ای از شهید «حسین رنجبری نیاکی»
سه‌شنبه, ۲۰ تير ۱۴۰۲ ساعت ۰۷:۴۲
برادر شهید تعریف می‌کند: «انگار می‌‌دانست که این آخرین باری است که این خانه را می‌بیند و از این کوچه گذر می‌کند. رفتن و آمدنش 15 سال به درازا کشید، 15 سال منتظر آمدنش بودم.»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «حسین رنجبری نیاکی» يكم دی ماه 1346، در روستای مازغ از توابع شهرستان ميناب به دنيا آمد. پدرش شنبه و مادرش زران نام داشت. خواندن و نوشتن نمی­‌دانست. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. بيست و يكم تيرماه 1367، در فكه توسط نيروهای عراقی به شهادت رسيد. پيكرش مدت­ها در منطقه بر جا ماند و سال 1377 پس از تفحص، در زادگاهش به خاک سپرده شد.

فت

15 سال منتظر آمدنش بودم

شهید برای من برادری به تمام معنا بود. حسین سواد چندانی نداشت اما مانند یک معلم حرف می‌زد. موقع سربازی رفتنش که شد انگار لباس سربازی را برای او دوخته بودند، کاملا برازنده‌اش شده بود. توی آن لباس خوش برو رو و زیباتر شده بود.

موقع رفتن توی کوچه ایستاد و به خانه نگاه کرد، انگار می‌‌دانست که این آخرین باری است که این خانه را می‌بیند و از این کوچه گذر می‌کند. رفتن و آمدنش 15 سال به درازا کشید، 15 سال منتظر آمدنش بودم، از آن قد و قامت فقط مشتی استخوان از بیابان شلمچه برایمان آوردند.

هنوز هم وقتی قیافه‌اش توی ذهنم می‌آید همان لباس سربازی را پوشیده و توی کوچه ایستاده است.

(به نقل از برادر شهید)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده