خاطره‌‌ای از شهید «حسن زمانی»
چهارشنبه, ۱۵ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۵۰
همسر شهید تعریف می‌کند: برایش پیغام فرستادم که عروسی برادرم است و تو باید حضور داشته باشی، او گفت «اگر ما یکی یکی جنگ را رها کنیم پس چه کسی در جبهه می‌ماند و ...»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «حسن زمانی» سوم خرداد 1326، در روستاي بيكاه از توابع شهرستان رودان ديده به جهان گشود. پدرش حسين، كارگر بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا دوم نهضت سواد آموزي درس خواند. پاسدار بود. سال 1350 ازدواج كرد و صاحب پنج پسر و دو دختر شد. هفدهم آذر 1366، در بندرعباس هنگام انجام مأموريت بر اثر برخورد با پروانه شناور در خليج‌فارس غرق شد و به شهادت رسيد. پيكر او را در زادگاهش به خاك سپردند.

ذبل

اگر ما جنگ را رها کنیم پس چه کسی در جبهه می‌ماند

همسرم مردی بسیار مهربان و خدا جو بود. تصمیم رفتن به جبهه گرفت، همان موقع یکی از بچه‌ها مریض شد و قسمتی از بدنش فلج شده بود و پس از مراجعه به درمانگاه با لطف و عنایت خداوند، پسرم خوب شد.

نزدیک زایمانم بود که عمویش آمد و به حسن گفت «چرا در چنین شرایطی که همسرت دارد و بچه‌ات مریض است عازم جبهه می‌شوی؟»، حسن گفت «خداوند نگهدار و پشتیبانش باشد، مگر زمانی که امام زین‌العابدین مریض بود امام حسین(ع) به جنگ نرفت؟»، با این حرفش دل همه‌ی ما را به خداوند سوق داد.

در جبهه بود که من برایش پیغام فرستادم که عروسی برادرم است و تو باید حضور داشته باشی، او گفت «اگر ما یکی یکی جنگ را رها کنیم پس چه کسی در جبهه می‌ماند و از کشور دفاع می‌کند؟، انشاالله بعد از تمام شدن این عملیات می‌آیم و به او تبریک می‌گویم». آخرین جملاتش این بود که می‌گفت «خدای رحمان را فراموش نکنید».

(به نقل از همسر شهید)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده