نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره
شهید «عزیزالله باقری» قرآن خواندن او با دیگران فرق داشت. همیشه یک صفحه از قرآن را با معنایش می‌خواند و چندین بار تکرار می‌کرد تا تمام مفاهیم ان را بفهمد. خواندن وی همراه با عمل بود.
کد خبر: ۵۵۹۲۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۵

مراسم یادواره حر انقلاب اسلامی، شهید طیب حاج‌رضایی و شهدای ورزش باستانی و کشتی پهلوانی در زورخانه شهید رجایی قزوین برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۵۹۲۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۵

شهید «حسین بخشنده رستمی» حسین هر چند با تولدش در خانواده، محفل آن‌ها را زیباتر کرده بود اما زیبایی واقعی را نزد خداوند و شهادت در راه وی می‌دانست. حسین عاشقانه و عاقلانه بسوی جبهه‌ها رهسپار شد.
کد خبر: ۵۵۹۲۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۵

خاطره‌‌ای از شهید «کرامت آسوری رودخانه‌بر»
برادر شهید تعریف می‌کند: «همرزم شهید گفت «همگی از خاطرات جبهه برای هم تعریف می‌کردیم که در این میان گویی برای او روشن شده بود که شهید می‌شود ...»»
کد خبر: ۵۵۹۲۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۵

شهید «کاظم خردمندی» دیدیم شهید با روحیه‌ی شاد به داخل اتوبوس رفت من صدایش کردم و گفتم: کاظم جان! نمی‌خواهی با مادر و دایی خداحافظی کنی و رضایت بگیری؟ آمد و خداحافظی کرد و گفت: مادر! برای اسلام جنگیدن رضایت نمی‌خواهد.
کد خبر: ۵۵۹۱۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۴

دوشنبه، پانزدهم آبان ماه؛
یادواره شهدای آبان شهر تاکستان، دوشنبه، پانزدهم آبان سال جاری برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۵۹۱۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۴

خاطره‌‌ای از شهید «حسین صادقی بهمنی»
همسر شهید تعریف می‌کند: «با من و فرزندانش در شب شام غریبان که برای اجرای مراسم ویژه این شب می‌رفتیم که در نزدیکی سه راه دلگشا ناگهان دیدم از زمین و آسمان گلوله می‌بارد ...»
کد خبر: ۵۵۹۱۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۴

شهید «علیرضا روجائی» در خصوص رعایت حقوق دیگران مقید بود. دوست نداشت مال کسی را بخورد و کسی را اذیت و آزار کند.
کد خبر: ۵۵۹۱۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۳

طی سفر به قزوین؛
سخنگوی دولت با حضور در گلزار شهدا نسبت به مقام امیران، سرداران و سه هزار شهید استان قزوین ادای احترام کرد.
کد خبر: ۵۵۹۱۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۳

در ویدئویی که توسط مرکز تولید و نشر دیجیتال انقلاب اسلامی استان قزوین تولید شده، خاطره ‌ای از شهید «رضا حسن‌پور» از فرماندهان قزوینی در دوران دفاع مقدس، به تصویر کشیده شده است.
کد خبر: ۵۵۹۰۲۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۹

با هدف زنده نگه داشتن یاد شهدا؛
سنگ مزار شهدای روستا‌ی رادکان با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا رنگ‌آمیزی شد.
کد خبر: ۵۵۹۰۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۹

قسمت نخست خاطرات شهید «سید محمدعلی ترابی»
مادر شهید «سید محمدعلی ترابی» نقل می‌کند: «گفت: دستی را در پشتم احساس کردم. صدایی دلنشین گفت: برو فرزندم! برو که از فرزندان و از سربازان، جا نمانید! من آن چهره نورانی، مواج و مهربان رو دیدم مادر! ایشان خودش پرونده من رو امضا کردند.»
کد خبر: ۵۵۸۹۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۸

خاطره‌‌ای از شهید «حاجعلی غلام‌حسینی»
فرزند شهید تعریف می‌کند: «مبتلا به مشکل حنجره بود و به مدت چندین ماه نمی‌توانست با کسی ارتباط برقرار کند و دکتر در بهبودی ایشان دچار مشکل شده بود. شهید در خواب...»
کد خبر: ۵۵۸۹۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۸

خاطره‌‌ای از شهید «رضا مرادنسب»
فرزند شهید تعریف می‌کند: «هنوز گرمای پر مهرش را بر سرم حس می‌کنم، ولی قهرمان دوران کودکی من با همه قهرمانان جهان فرق می‌کرد.»
کد خبر: ۵۵۸۹۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۷

فرزند شهید «رضاعلی آرایی» می‌گوید: پدرم فوق العاده به خواندن قرآن اهمیت می‌داد روزی در خانه مشغول خواندن قرآن بودم که پدرم از سرکار برگشت کنار من نشست و گفت: دخترم شما در زندگی آینده خود خوشبخت می‌شوی.
کد خبر: ۵۵۸۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۶

خاطره‌‌ای از شهید «سیاه دهقان‌آزاد»
پدر شهید تعریف می‌کند: «بار خود را برای تمام کردن سربازی بست و رفت. در آن جا بود که تصمیم خود را برای رفتن به جبهه، نهایی کرد و با فرستادن نامه‌ای به همسرش ما را از تصمیمش با خبر ساخت.»
کد خبر: ۵۵۸۸۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۶

مادر شهید مدافع حرم «حجت اسدی»:
مادر شهید مدافع حرم «حجت اسدی» گفت: فرزندم شهرت را دوست نداشت و اخلاص را سرلوحه کارش قرار داد، خداوند هم تلافی کرد و اسمش را بر روی بنر‌ها و پوستر‌های شهر قزوین نوشت و جاویدان شد.
کد خبر: ۵۵۸۸۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۴

در معراج شهدای قزوین؛
پنجاه و سومین مراسم گرامیداشت و خاطره ‌گویی شهدا به یاد شهید «احمدعلی طاهرخانی» در معراج شهدای قزوین برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۵۸۸۴۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۳

مادر شهید «رجبعلی احمدیان‌چاشمی» نقل می‌کند: «با تمام این احوال انگار به خوابی عمیق فرو رفته. با این همه زخم، نه دردی و نه آه و ناله‌ای. دستش را بوسیدم و او را به خدا سپردم.»
کد خبر: ۵۵۸۸۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۲

خاطره‌‌ای از شهید «مازیار صابری فارغانی»
مادر شهید تعریف می‌کند: «پسری دلسوز و مهربان بود. به تمام مردم محله‌مان کمک می‌کرد، بخاطر همین گاهی وقت‌ها از بس کمک‌هایش زیاد بود از سوی خانواده مورد سرزنش قرار می‌گرفت.»
کد خبر: ۵۵۸۸۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۲