"حسین" پاسدار و عاشق خدمت در جبهه بود
نوید شاهد هرمزگان : ابتدا خودتان را برای مخاطبین بیشتر معرفی کنید؟
مادر شهید : لیلا سفلازاده مادر پاسدارشهیدحسین پورمحمود هستم .
نوید شاهد هرمزگان : فرزندتان در کجا به دنیا آمد؟
مادر شهید :اولین فرزند خانواده ما بوددو تا پسروچهار دختر دارم.
مادر شهید :ازدواج کرده بود، یک فرزند دختر داشت و یک فرزند توراهی هم داشت که آن هم دختر شد. خداروشکر دو فرزند دختر از او به یادگار مانده است و هر دو از دخترانش ازدواج کرده اند.
نوید شاهد هرمزگان: در مورد دوران تحصیل و نحوه درس خواندن فرزندتان هم توضیح دهید؟
مادرشهید:حسین تا پایان ابتدایی درس خواند. هوشش بسیار خوب بود،اما از آنجا که علاقه زیادی به جبهه داشت درسش را رها کرد و به جبهه رفت.
نوید شاهد هرمزگان : اوقات فراغتش را چگونه می گذراند؟
مادر شهید: قرآن تلاوت می کرد .
نوید شاهد هرمزگان : اخلاق و رفتار شهید چطور بود؟
نوید شاهد هرمزگان : در مورد نحوه شهادتش بیان بفرمایید کجا و در چه تاریخی به شهادت رسید؟
مادر شهید : پسرم در جبهه بود ، ماموریت رفته بود موقع عملیات بود که فرمانده شان اعلام می کند هر کس می خواهد در عملیات شرکت کند اعلام کند و ایشان دستش را بالا می برد و اعلام آمادگی می کند . دوم آبان 1362 در جبهه مریوان گلوله به سینه و قلبش خورد و شهید شد.
نوید شاهد هرمزگان : فرزندتان برای رفتن به جبهه چطور از شما رضایت گرفت ؟
مادر شهید : می گفت مایل هستم به جبهه بروم و برای خدمت علاقه دارم جبهه بروم. برای رفتن از پدرش اجازه گرفت و گفت من می خواهم به جبهه بروم آیا راضی هستی؟ پدرش گفت : چی بگویم؟ جبهه رفتن دو نتیجه دارد یا سلامت برمی گردی یا اینکه طوریت شود، توکل بر خدا . وقتی قسم دادی که مانع نشوی. مانع نشد و رضایت داد. هر دو رضایت دادیم . به مسجد محله رفت ،بانی مسجد هم پدرش بود.به شیخ مسجد گفت از طرف من از اهالی و فامیل خداحافظی کنید. او هم از طرف حسین که می خواست جبهه برود خداحافظی کرد. چهارم محرم بود که حرکت کرد و رفت جبهه. دیگه از او خبری نداشتیم. اون موقع که گوشی و تلفن نبود.
نوید شاهد هرمزگان : از شهادت فرزندتان چطور مطلع شدید ؟
مادر شهید : بیست و هشتم محرم بود، یک نفر آمد منزل ما و پرسیده بود محمد پور محمود کجاست؟ به او گفته بودن منزلش همین جاست. همسرم نبود منزل. من خودم رفتم نزد او، گفت : محمود در جبهه پایش شکسته و آوردنش بهداری بندرعباس.به ما چیزی نمی گفتند تا بعد از تحقیق فهمیدیم شهید شده است و پیکرش را توی سردخانه گذاشته بودند.
نوید شاهد هرمزگان : از جبهه برایتان نامه هم می نوشت ؟
مادر شهید : بله . نامه اش به دست ما رسیده بود و وصیت نامه هم نوشته بود .
نوید شاهد هرمزگان : در وصیت نامه اش چه سفارش و توصیه ای کرده بود؟
مادر شهید : نوشته بود که مادر و پدرم حلالم کنید، به فرزندانم سرکشی و از آنان نگهداری کنید.
نوید شاهد هرمزگان : درپایان این گفتگو اگر صحبتی دارید بفرمایید
مادر شهید : خداروشکر که جوانم برای انقلاب رفت و شهید شد. او درراه دین و اسلام و برای همراهی با امام حسین (ع) رفت. درخواست دارم به وضعیت منزل مان رسیدگی شود.
گفتگو از : سعید عامری سیاهوئی