حضور مستمر شهید در جبهه؛ از امدادگری تا فرماندهی گردان
به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «اسماعیل فرخینژاد» بيست و پنجم بهمن ماه 1341، در شهرستان آبادان چشم به جهان گشود. پدرش محرم، نقاش خودرو بود و مادرش مرضيه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و ديپلم گرفت. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. بيستم دی ماه 1365، با سمت فرمانده گردان كربلای 5 در شلمچه بر اثر اصابت تركش خمپاره به سر، شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
حضور مستمر شهید در جبهه؛ از امدادگری تا فرماندهی گردان
عمده فعالیتهای شهید به دوران انقلاب و بعد از جنگ برمیگردد. زمان انقلاب به دور از چشم خانواده در میتینگها، همایشها و راهپیماییها شرکت میکرد.
جنگ که شروع شد، مجبور شدیم از آبادان به بندرعباس مهاجرت کنیم. دفعه اول، اسماعیل به عنوان امدادگر از هلال احمر به جبهه اعزام شد. سه ماه آنجا ماند و خدمت رسانی میکرد. پس از بازگشت بار دیگر از طرف جهاد سازندگی استان هرمزگان به جبهه اعزام شد.
سومین بار تا زمانی که به شهادت رسید، به عنوان رزمنده انجام وظیفه میکرد. از روزی که جنگ شروع شد تا روزی که به شهادت رسید به طور منظم و مرتب در جبهه بود.
اسماعیل بسیار آرام و متین بود، اگر برای دوست و همکاری مشکلی پیش میآمد، کمکش میکرد تا مشکلش برطرف شود.
مرتب جبهه بود، خیلی کم به مرخصی میآمد، وقتی هم که بود، ما کمتر میدیدیمش. اگر خبردار میشدند که اسماعیل آمده دعوتش میکردند به سخنرانی و...
گاهی نیامده برمیگشت جبهه. پیش آمده بود که از لشکر تماس گرفته بودند که برگردد، چون علاوهبر این که فرمانده گردان بود، در گشتزنی(شناسایی و اطلاعات) هم فعالیت داشت.
حضورش در جبهه خیلی ضروری و لازم بود. اگر ده روز مرخصی میآمد، روز چهارم یا پنجم برمیگشت. آرام و قرار نداشت. یک سر داشت و هزار سودا. محبت دوستانش هم سبب میشد تا ما کمتر ببینیمش.
(به نقل از برادر شهید، مصطفی فرخینژاد)