خاطره‌‌ای از شهید «جعفر حاجتی بیکاه»
شنبه, ۰۵ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۴۴
برادر شهید تعریف می‌کند: روزی که می‌خواست به جبهه برود دو تا از برادران دیگرم در جبهه‌ حضور داشتند، مادرم به جعفر گفت؛ صبر کن تا برادرانت از جبهه برگردند بعد از آن می‌توانی به جبهه بروی.

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «جعفر حاجتی بیکاه» يكم فروردين 1346، در روستای بيكاه از توابع شهرستان رودان ديده به جهان گشود. پدرش عباس، كشاورز بود و مادرش آمنه نام داشت. دانش‌آموز سوم راهنمايی بود. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. هشتم مرداد 1362، در قلاويزان توسط نيروهای عراقی به شهادت رسيد. پيكر او مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و سال 1376 پس از تفحص، در زادگاهش به خاک سپرده شد.

رز

دانش‌‌آموز شهیدی که مانند برادرانش برای دفاع از میهن به جبهه رفت

برادرم جعفر زمانی که به جبهه رفت و به شهادت رسید دانش‌آموز بود. درسش خیلی خوب بود و دانش‌آموز زرنگی بود. وقتی از مدرسه به خانه می‌آمد در کارهای‌ خانه به مادرم کمک می‌کرد. اخلاق خوبی داشت و با تمام اعضای خانواده‌ با مهربانی رفتار می‌کرد. همیشه نمازهایش را اول وقت و در مسجد می‌خواند، سعی می‌کرد نمازش را به صورت جماعت بخواند و می‌گفت؛ نماز جماعت ثواب بیشتری دارد.

روزی که می‌خواست به جبهه برود دو تا از برادران دیگرم در جبهه‌ حضور داشتند، مادرم به جعفر گفت؛ صبر کن تا برادرانت از جبهه برگردند بعد از آن می‌توانی به جبهه بروی، شهید در جواب گفت؛ اگر با رفتن من به جبهه مخالفت کنی آن دنیا شکایتت را به حضرت زهرا‌(س) خواهم کرد. مادرم دیگر چیزی نگفت و اجازه داد که شهید به جبهه برود.

(به نقل از برادر شهید، علی حاجتی بیکاه)

انتهای پیام/

رز

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده