خاطره‌‌ای از شهید «عبدالمجید قنبری باغستانی»
يکشنبه, ۰۴ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۸:۱۰
مادر شهید تعریف می‌کند: شهید به من گفت؛ تو چند تا پسر داری، یکی را خمس بده به امام خمینی(ره). گفتم؛ من خمس داده‌ام تو برو برای امام خمینی(ره) خدمت کن.

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «عبدالمجید قنبری باغستانی» يكم ارديبهشت 1346، در شهرستان بندرعباس ديده به جهان گشود. پدرش غلام و مادرش سكينه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و ديپلم گرفت. سپس به فراگيری علوم دينی در حوزه علميه پرداخت. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت . هجدهم تير ماه 1365، با سمت تخريب‌چی در قلاويزان هنگام بازگشايی خط بر اثر انفجار مين و اصابت تركش آن و قطع دست و پا، شهيد شد. پيكر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند. او را عباس نيز می‌ناميدند.

پسرم را به امام خمینی(ره) خمس دادم

مادر شهیدی که فرزندش را به امام خمینی(ره) خُمس داد

عباس صدایش می‌کردیم هر چند، توی شناسنامه نامش عبدالمجید بود. خودش نامش را خیلی دوست داشت. وقتی از جبهه برمی‌گشت می‌گفت؛ مادر! عباس تو تکه پاره نشد. دلت را با خدا صاف کن، دوستانم شهید شدند، ولی من نه! تا دلت راضی نباشد، کار من هم گیر است.

می‌گفت؛ تو چند تا پسر داری، یکی را خمس بده به امام خمینی(ره). گفتم؛ من خمس داده‌ام تو برو برای امام خمینی(ره) خدمت کن.

خودم هر چه در توانم بود به جبهه خدمت کردم. برادرم دو حلب خرما برای مصرف شخصی به خانه‌مان فرستاده بود، اما به مسجد دادم تا به جبهه بفرستند. از جهاد آرد می‌آوردند و ما که پنج، شش نفر بیشتر نمی‌شدیم، در حسینیه امام جعفر صادق(ع) برای جبهه نان می‌پختیم، آن موقع عبدالمجید جبهه بود.

یک روز زنی از من سوال کرد؛ تو که این همه نان می‌پزی به بچه‌ات می‌رسد؟ گفتم؛ همه رزمنده‌ها مثل عبدالمجید پسر من هستند، هیچ فرقی با هم ندارند. امیدوارم نان به عبدالمجید برسد.

(به نقل از مادر شهید، سکینه زمانی)

پسرم را به امام خمینی(ره) خمس دادم

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده