از زبان مرحوم حاج سيدعلياكبر ابوترابي
نوید شاهد: ظاهراً بلافاصله از داخل تانك تماس گرفتند با مركزشان. يك نفربري كه چرخهاي لاستيكي داشت، رفت به سمت نيروهاي ايران و از آن طرف به سمت من آمد كه من خيال كنم آن نفربر ايراني است. ما هم كه موضوع را نمي دانستيم، با ديدن آن خوشحال شديم و به جاي اين كه به سمت آن برادرمان برويم به سمت اين رفتيم. به يكي از آنها گفتم: ما دو نفريم. اجازه بده من بروم و او را بياورم. برگشتم، ديدم دو مرتبه ما را صدا كرد.