در مراسمی باشکوه با حضور مدیرکل بنیاد شهید البرز و فرمانده قرارگاه سربازان خدا، از خانوادههای معظم شهدا تجلیل شد و بر جایگاه والای آنان در نظام اسلامی تأکید گردید.
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان البرز در گفتوگو با رسانهها در حاشیه کنگره ملی ۵۵۸۰ شهید این استان، بر ضرورت بازخوانی و ترویج مکتب شهدا بهعنوان راهبرد اصلی حفظ ارزشهای انقلاب تأکید کرد.
اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان البرز با مشارکت بنیاد شهید و امور ایثارگران این استان، دوره آموزش نویسندگی و داستاننویسی را در پنج جلسه و با تدریس دکتر احسان عباسلو برگزار میکند.
اولین نشست صمیمی «چای و جهاد» با هدف ترویج فرهنگ جهادی و تقویت همدلی میان خانوادههای فعال در عرصههای جهادی، روز ۲۲ آذر ۱۴۰۴ به همت قرارگاه جهادی منتظران صالح(عج) وابسته به بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی البرز برگزار شد.
مردم شریف استان البرز برای حضور در بزرگترین رویداد شهدای استان البرز به کنگره ۵۵۸۰ شهید دعوت شدند. این مراسم روز پنجشنبه ۲۷ آذر در ورزشگاه ۶۰۰۰ نفری انقلاب برگزار میشود.
مراسم یادواره شهید سرهنگ پاسدار محسن کوهخیل، شهید مدافع امنیت و قربانی حملۀ تروریستی رژیم صهیونیستی، با عنوان «آبروی محله» و با حضور گستردۀ خانوادههای شهدا، ایثارگران و مردم غیور گلسار برگزار شد.
در آستانه برگزاری رویداد استانی کنگره شهدا، بزرگترین نمایشگاه شهری تابلوهای تبلیغاتی با هدف ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، فعالیت خود را آغاز کرد. این نمایشگاه با بهرهگیری از ظرفیتهای هنری و رسانهای، فضای شهری را به تابلویی از یاد و خاطره شهیدان تبدیل کرده است.
در سالروز ولادت بانوی دو عالم، حضرت فاطمه زهرا (س)، دانشجویان بسیجی استان البرز با حضور در جمع مادران شهدا، حماسههای خاموش خانوادههای ایثارگر را روایت کردند. این دیدار قلبها را به یاد فداکاریهایی میاندازد که برای دین و میهن، عزیزترین نگینهای وجودشان را هدیه کردند.
آسمانِ بیستوسوم آذر، بار دیگر با نام شهیدی آرام گرفت که سخنش از زمین تا افلاک پیچید. اینجا، صدایی که از پشتِ خطوط وصیتنامه برمیخیزد؛ ندایی که میگوید: «فرزندانتان را به دانشگاه الهی بفرستید...» در قابِ موشنگرافیکِ پیشرو، وصیتِ آسمانیِ شهید «علی پناه پیشگاهی» با تصویر و صدا و نور، جان میگیرد تا مخاطب را به شنیدن فراخوانی جاودانه دعوت کند.
در سکوت سالنی سرشار از نگاههای مادرانه، عطر یاس و صدای زمزمههای دعا به پرواز درآمده بود. امروز، قلههای صبر و ایثار را میستایند؛ زنانی که آسمان را به خانههایشان آوردند و جاری بودن عشق را در رگهای تاریخ این سرزمین ثبت کردند. اینجا، مراسم تجلیل از مادران شهداست؛ جایی که هر دستی که میفشارند، داستان یک زندگی است و هر نگاه، روایتی از انتظاری سبز.
امیرحسین دانشکهن، مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان البرز، در یادداشتی به مناسبت روز دانشجو با گرامیداشت یاد ۱۵۴ دانشجوی شهید استان البرز، نوشت: «دانشجوی امروز وارث میراثی از جنس علم و ایثار است و باید مسیر شهدا را با مسئولیتپذیری، اخلاق و تلاش برای اعتلای کشور ادامه دهد.»
تصاویر بهجامانده از شهید پاسدار «اقبال آقایی» روایتی تصویری از مسیر پُرحماسه اوست؛ از روزهای حضور بیادعا در خط مقدم جبهه تا مراسم تشییع پیکر مطهرش در زادگاهش رباطکریم. این عکسها لحظاتی صمیمی، ایثارگرانه و ماندگار از شهیدی را ثبت کرده که بیستم آذر ۱۳۶۴ در جزیره مجنون عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید محسن ارغنده، نوجوان هفدهسالهای که در آستانه عملیات بزرگ در منطقه شلمچه حضور داشت، در آخرین نامه خود به خانواده نوشت: «دعا کنید با پیروزی و زیارت قبر حسین(ع) برگردیم». این نامه که پر از جملات عاطفی، پیامهای محبتآمیز به اقوام و دوستان بسیجی است، تنها چند روز پیش از شهادتش در سیم آذر ۱۳۶۵ نوشته شد و روایتی ملموس از دلمشغولیهای یک نوجوان در آستانه بزرگترین آزمایش زندگی است.
شهید محسن ارغنده خطاب به خدایش مینویسد: «من هیچم و هیچ ندارم... این جان را برای رسیدن به تو آوردهام.» او که خود را وامدار «کرامت و لطف بیکران» پروردگار میداند، هشدار میدهد: «نگذارید سیلی مرگ شما را بیدار کند» و انقلاب و رهبری را «بزرگترین نعمت خدا» میخواند که باید تا پای جان از آن حمایت کرد.
در سحرگاه پنجم آبان ۱۳۶۰، محمدحسن اسماعیلزاده خراسانی، دانشآموز هفدهساله هنرستانی، وصیت نامه خود را با یاد دو برادر شهیدش، حبیبالله جوادی و مرتضی نیکنژاد، نوشت و تنها یک ماه بعد در عملیات طریقالقدس، به آرزوی دیرینه خود رسید و با اصابت تیر به سر، در خاک بستان به خون خفت.
محمدحسن اسماعیلزاده، دانشآموز هنرستانی هفدهساله، کارگاه نجاری و نیمکت کلاس را رها کرد تا در کارزار «طریقالقدس» بایستد. او که پیش از این، در پشت جبهه به رزمندگان یاری میرساند، تاب نیاورد و با دلِ مالامال از عشق به امام و میهن، راهی خط مقدم شد تا پس از یک ماه رشادت، در خاک بستان، با اصابت تیر به سر، به ملکوت اعلا پر بکشد.
در وصیتنامهاش تأکید کرد: «من آگاهانه این راه را انتخاب کردم... خدا را از خانواده بیشتر دوست دارم». او پنج روز پس از نامزدی خود، به جبهه اعزام شده بود و حتی وصیت کرده بود هزینه مراسم عروسیاش صرف امور جبهه شود.