خاطرات دفاع مقدس - صفحه 21

خاطرات دفاع مقدس
وقتی مهتاب گم شد

خاطرات صوتی جانباز سرافراز علی خوش لفظ/قسمت چهاردهم

«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه‌ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته‌اند، سال‌ها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند.
وقتی مهتاب گم شد

خاطرات صوتی جانباز سرافراز علی خوش لفظ/قسمت سیزدهم

«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه‌ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته‌اند، سال‌ها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند.
وقتی مهتاب گم شد

خاطرات صوتی جانباز سرافراز علی خوش لفظ/قسمت دوازدهم

«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه‌ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته‌اند، سال‌ها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند.
سری چهارم پوستر خاطرات شهدای شهرستان سمنان

پوستر های از شهدای شهرستان سمنان (بخش چهارم)

پوستر هایی از سیره شهدای شهرستان سمنان
شهید والامقام فضل الله دوست محمدی

خاطره ای از شهید والامقام فضل الله دوست محمدی

بر سر تعیین مهریه اختلاف افتاد. هرکس چیزی می گفت...

آسیب شناسی روایتگری خاطرات دفاع مقدس

این مقاله به آسیب شناسی روایتگری خاطرات دفاع مقدّس براساس متن کتاب «خاک های نرم کوشک » می پردازد.
حاج جوشن

خاطرات پیر بسیجی «حاج حسن جوشن» از رزمندگان گیلانی دوران دفاع مقدس بمناسبت هفته بسیج

پیر بسیجی حاج حسن جوشن از رزمندگان گیلانی دوران دفاع مقدس است که بیش از 78 ماه از عمر خود را در جبهه‌های حق علیه باطل سپری کرده است. حاج جوشن، همان سقای لشکر 25 کربلا در دوران دفاع مقدس است، اغلب شهدا و رزمندگان لشکر، نمک گیر شربت ایستگاه صلواتی های او در خطوط مقدم شده اند
شهدای آبان استان گیلان

خاطرتی از شهيد علي آتش زمزم

رفتاري بسيار خوب و خداپسندانه داشت، به ورزش فوتبال بسيار علاقه داشت و عضو برجسته تيم نصر آستانه بود. در آخرين مرخصي هر طوري كه شده خود را در شب عاشورا به آستانه رساند ولي يك حال و هوايي ديگر داشت كه با دفعات پيش كاملا متفاوت بود

خاطرات پرتقالی (25)؛ زوزه ی خمپاره های عراقی ها

عملیات رمضان در مجور عملیاتی شلمچه شروع شده بود. نیروهای عمل کننده از صفر مرزی عبور کردند و چند کیلومتر هم وارد خاک عراقی ها شدند. بچه ها هم از فرصت استفاده کردند و چند کیلومتر جلوتر از مرز، خاکریز زدند.

فریاد شهید حسن هراتی بر روی دژ: اسلحه حاج قاسم زمین نماند

بعد از شهادت حاج قاسم میرحسینی، سعی می‌كرد روحیۀ بچه‌ها را قوی نگه دارد. روی دژ حركت می‌كرد و فریاد می‌زد: «دشمن را امان ندهید، اسلحه حاج قاسم زمین نماند.» و خودش پیشاپیش نیروها هم می‌جنگید و هم فرمان می‌داد.
یادنامه امیر شهید عباس بابایی

شهید بابایی در تعزیه امام حسین (ع)

هر سال پدرم، حاج اسماعیل بابایی، با برگزاری مراسم تعزیه خوانی در روزهای محرم، یاد و خاطره اباعبدالله الحسین، علیه السلام، و یاران آن حضرت را زنده نگاه می داشت.

خاطرات پرتقالی (24)؛ بمباران تدارکات

تو جبهه معروف بود که تدارکاتی ها دست تنگ اند؛ جانشان در می آمد بخواهند چیزی به بچه ها بدهند. در شلمچه مستقر بودیم.
خاطراتی از حاج احمد متوسلیان

از ضد انقلاب نترسید

مردم! انقلاب یعنی قرآن، قرآن یعنی مردم حضرت رسول، یعنی آبادی، نعمت و امنیت برای شما و بچه های معصوم تون. از ضد انقلاب نترسین. شما کُردین، از شجاع ترین مردم این مملکت، به ذلت تسلط یک مشت بی دین تن ندین.

تجلیل از خانواده شهید حسن جنجگو در شب خاطره دفاع مقدس تبریز

بمناسبت هفته دفاع مقدس مراسم شب خاطره با حضور پیشکسوتان عرصه جهاد و حماسه در تبریز برگزار شد.

بچه های ممّد گره (2) بیگانه با ترس

بعد از عملیات والفجر 2، و تثبیت مواضع فتح شده، محمد ظاهر عباسی به من گفت: «محمد بی سیم را برادر برویم از جلو کار کنیم».
بچه های ممدگره

خمپاره سرگردانِ بچه های ممد گِره

مرداد ماه سال 1362 از گرمای وحشتناک سر پل ذهاب، عازم کوهستان های سرد شمال غرب در محور پیرانشهر- حاج عمران شدیم.
خاطراتی از شهید حاج محمدصادق امانی

پیروزی در گام اول مبارزه

مجموع این تظاهرات و اعلامیه ها، دولت را وادار به عقب نشینی کرد. اسدالله علم به آیت الله مرعشی نجفی و شریعتمداری تلگراف عقب نشینی زد. عقب نشینی علم از لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی، با شیطنت و سیاست ماکیاولی همراه بود.
وقتی مهتاب گم شد

خاطرات صوتی جانباز سرافراز علی خوش لفظ/قسمت دوم

«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه‌ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته‌اند، سال‌ها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند.
وقتی مهتاب گم شد

خاطرات صوتی جانباز سرافراز علی خوش لفظ/قسمت اول

«وقتی مهتاب گم شد» قبل از آنکه شرح زندگی علی خوش لفظ باشد، روایتی عینی از یک واقعه‌ی تاریخی است که موجب شد سرنوشت خیل وسیعی از مردمان ایران تغییر کند. علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشته‌اند، سال‌ها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمان‌ها می‌شود. همین انقلاب درونی باعث می‌شود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگی‌اش هم تغییر کند.

خاطرات پرتقالی (21)؛ آقای طمأنینه

سال 63 در هورالعظیم مستقر بودیم. فرمانده گ ردان «حمزه سیدالشهدا» ی لشکر 25- محسن قربانی- مدام این نکته را به بچه های عمل کننده گوش زد می کرد که موقع حرکت با طمأنینه بروید و با طمأنینه هم برگردید.
طراحی و تولید: ایران سامانه